P14
جیهوپ:یه لحظه وایسا زخمت خونریزی داره خون زیاید از دست دادی
میونگ سو:مرسی باید برم زیادی ممهمونتون بودم
میونگ سو دست بیونگ رو میگره میره بیرون به ماشین میرسن بیونگ اول میونگ سو رو سوار میکنه بعد میره خودش سوار میشه به سمت خونه حرکت میکنن.
بعد از اینکه میونگ سو و بیونگ رفتن نصف ادماشونم باهاشون رفتن نزدیک ۲۰ نفر موندن رفتن سمت تهیونگ و جیمین و یونگی که جونگ کوک گفت
جونگ کوک:اگه حتی یه خراشم بردارن جد و ابادتون واز تو خاک در میارم شکنجه میکنم
اما ادما میونگ سو گوش نکردن رفتن طرفشون جونگ کوک یه اشاره به بقیه کرد که اسلحه هاشون رو در بیارن شلیک کنن وسط تیر اندازای جیهوپ تیر میخوره اما جونگ کوکم یه تیر میزنه با کتفش اون ادمم فرار میاد به طرف خونه میونگ سو.
میونگ سو تو حال نشسته با یه نیمتنه مشکی که بیونگ زخم روی شونش رو پانسمان کنه که همون ادم میاد داخل
همون ادمه:قربان هممونو کشتن منم به یکیشون تیر زدم
بیونگ:کار خوبی کردی
میونگ سو:یه لحظه وایسا ببینم به کی تیر زدی
همون ادم:خب من...
جونگ کوک یه دفعه از در میاد تو
میونگ سو:کی اینو راه داده داخل اون همه ادم جلو چیکار میکنن
جونگ کوک:با ماشین زدم به نگهبانا(با پوزخند)
میونگ سو:کی رو زدی
همون ادم:من قربان
جونگ کوک میپره وسط حرفش
جونگ کوک:جیهوپ رو زده
میونگ سو:با تو حرف نمیزنم بگو کی رو زدی
همون ادم:همون اقایی که ایشون گفتن رو ز..د..م
میونگ سو:مگه نگفتم کاری با اون نداشته باشین
جونگ کوک:الان میشه بدیش من برم
میونگ سو تو چشمای جونگ کوک زل میزنه میگه
میونگ سو:گفتم تو ساکت
همون ادم:چرا اما ما رفتیم طرف اون سه نفر که ایشون گفتن دستتون بشون بخوره جد و ابادتون رو...
میونگ سو:بسه
جونگ کوک:حالا میدیش برم
میونگ سو:نچ
جونگ کوک:یعنی چی نه
میونگ سو:همون که شنیدی من تنبیه اون سه نفر رو گفتم اما تو شروع کردی به تیراندازی حالا اومدی تو خونه من داری میگی ادمم رو بهت بدم
جونگ کوک:اما جیهوپ...
میونگ سو:ببین بخاطر یه کلمه حرف که بهم زد سریع پسر خاله نشو اونم عضو باند توعه توعم دشمن منی حالا اگه بدی میخوام سریال ببینم
جونگ کوک:ولی...
میونگ سو دوباره میزنه تو حرفش جونگ کوک
میونگ سو:بیونگ این رو ببر تو همون اتاق زخمش رو پانسمان کن
جونگ کوک:تو که میدونی من میکشمش پس چرا با زبون خوش نمیدیش
میونگ سو: ببخشید تو خونه من داری من تهدید میکنی
جونگ کوک:اسمشو هر چی دوست داری بزار اما اون باید بمیره
میونگ سو:اره زیاد از این حرفا شنیدم حتی این سریالم هم گفتش اما هیچ کاری نکرد در اونجاست
به در اشاره میکنه
جونگ کوک:به زودی همو میبینیم کیم میونگ سو(با پوزخند)
میونگ سو:ببخشید که نمیتونم بدرقت کنم اخه این شاهکاریه که تو و گروهت کردی باید استراحت کنم
میونگ سو:مرسی باید برم زیادی ممهمونتون بودم
میونگ سو دست بیونگ رو میگره میره بیرون به ماشین میرسن بیونگ اول میونگ سو رو سوار میکنه بعد میره خودش سوار میشه به سمت خونه حرکت میکنن.
بعد از اینکه میونگ سو و بیونگ رفتن نصف ادماشونم باهاشون رفتن نزدیک ۲۰ نفر موندن رفتن سمت تهیونگ و جیمین و یونگی که جونگ کوک گفت
جونگ کوک:اگه حتی یه خراشم بردارن جد و ابادتون واز تو خاک در میارم شکنجه میکنم
اما ادما میونگ سو گوش نکردن رفتن طرفشون جونگ کوک یه اشاره به بقیه کرد که اسلحه هاشون رو در بیارن شلیک کنن وسط تیر اندازای جیهوپ تیر میخوره اما جونگ کوکم یه تیر میزنه با کتفش اون ادمم فرار میاد به طرف خونه میونگ سو.
میونگ سو تو حال نشسته با یه نیمتنه مشکی که بیونگ زخم روی شونش رو پانسمان کنه که همون ادم میاد داخل
همون ادمه:قربان هممونو کشتن منم به یکیشون تیر زدم
بیونگ:کار خوبی کردی
میونگ سو:یه لحظه وایسا ببینم به کی تیر زدی
همون ادم:خب من...
جونگ کوک یه دفعه از در میاد تو
میونگ سو:کی اینو راه داده داخل اون همه ادم جلو چیکار میکنن
جونگ کوک:با ماشین زدم به نگهبانا(با پوزخند)
میونگ سو:کی رو زدی
همون ادم:من قربان
جونگ کوک میپره وسط حرفش
جونگ کوک:جیهوپ رو زده
میونگ سو:با تو حرف نمیزنم بگو کی رو زدی
همون ادم:همون اقایی که ایشون گفتن رو ز..د..م
میونگ سو:مگه نگفتم کاری با اون نداشته باشین
جونگ کوک:الان میشه بدیش من برم
میونگ سو تو چشمای جونگ کوک زل میزنه میگه
میونگ سو:گفتم تو ساکت
همون ادم:چرا اما ما رفتیم طرف اون سه نفر که ایشون گفتن دستتون بشون بخوره جد و ابادتون رو...
میونگ سو:بسه
جونگ کوک:حالا میدیش برم
میونگ سو:نچ
جونگ کوک:یعنی چی نه
میونگ سو:همون که شنیدی من تنبیه اون سه نفر رو گفتم اما تو شروع کردی به تیراندازی حالا اومدی تو خونه من داری میگی ادمم رو بهت بدم
جونگ کوک:اما جیهوپ...
میونگ سو:ببین بخاطر یه کلمه حرف که بهم زد سریع پسر خاله نشو اونم عضو باند توعه توعم دشمن منی حالا اگه بدی میخوام سریال ببینم
جونگ کوک:ولی...
میونگ سو دوباره میزنه تو حرفش جونگ کوک
میونگ سو:بیونگ این رو ببر تو همون اتاق زخمش رو پانسمان کن
جونگ کوک:تو که میدونی من میکشمش پس چرا با زبون خوش نمیدیش
میونگ سو: ببخشید تو خونه من داری من تهدید میکنی
جونگ کوک:اسمشو هر چی دوست داری بزار اما اون باید بمیره
میونگ سو:اره زیاد از این حرفا شنیدم حتی این سریالم هم گفتش اما هیچ کاری نکرد در اونجاست
به در اشاره میکنه
جونگ کوک:به زودی همو میبینیم کیم میونگ سو(با پوزخند)
میونگ سو:ببخشید که نمیتونم بدرقت کنم اخه این شاهکاریه که تو و گروهت کردی باید استراحت کنم
۶۴.۵k
۲۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.