🖇فراز و نشیب 🖇

V... RHS:
ارشام : دیانا گفتم به هم می‌رسیم

دیانا: خفه شو گمشو بیرون

ارسلان: این کیه دیا ؟

ارشام: شوهرشم

ارسلان: دیانااا

دیانا: ارسلان بعدا توضیح میدم

ارشام : به نعفته بیای دیانا

ارسلان: رفتم و نشستم رو مبل و رو به دیانا گفتم ... خودت میدونی دیانا

ارشام: دیانا بریم

دیانا: خفه شو کثافت

آرشام : زدم تو دهن دیانا

ارسلان: خونسرد بودم تا اینکه زو توی گوش دیانا و دیانا افتاد زمین دیگه نتونستم دس رو دس بزارم و دیانا رو بغلش کردم و اون یارو رو از خونه انداختم بیرون

______________________________

دیانا: چشامو باز کردم دیدم ارسلان رو به رومه

ارسلان: این یارو کی بود

دیانا: ارسلان فعلا نمیتونم بگم

ارسلان: دیانا زود برام بگو این کی بود سریع

دیانا: پسر داییم

ارسلان