تاوان شباهتم £...... p12
پلکام و آروم روی هم گذاشته بودم ... هیچ مخالفتی باهاش نمیکردم ... هیچ مخالفتی ...نخواستم از آغوشش گرفته بشم ... نخواستم دوباره اون اتاق های وحشتناک و ببینم ... صدای قدم هاش کل این مکان هراسناک و گرفته بود .... چشمامو بسته بود و فقط به رتم قدم هاش گوش میدادم .... اصلا از یه ساعت بعد خودم خبر نداشتم ..... چشمام دیگه زیادی سنگین شده بودم ..... کم کم صدای قدم هاش داشت مبهم میشد ... داشتم تو آغوشش به خواب فرو میرفتم ... اصلا دوست نداشتم بخواب ام ... اما آغوشش زیادی گرم بود ... زیادی گرم برای تن سرد من ...
تهیونگ ویو
تو آغوش ام بود بهش نگا نمیکردم ولی احساس کردم کاملا ولو شد تو آغوش ام ... یه لحظه وایسادم سرش داشت سر میخورد که آروم سرشو با آرنج ام توی سینه ام فشردم... به صورتش نگاه کردم .... غرق خواب بود ... صورتش زیادی شبیه یوری بود ... دوس داشتم نبود یوری رو ازش بخوام ... دوس داشتم جایی یوری من باشه ... (بغض)دوس داشتم بجایی یوری لباش و ببوسم ....به جای یوری موهاشو نوازش کنم ... به جای یوری بغلش کنم و عطر تن شو به ریه های تشنه ام هدیه بدم ... سرمو آروم آوردم پایین گردنشو بو کشیدن ... بوی یوری من ... تو یوریه منی (گریه)با یاد یوری بیشتر تو آغوش ام فشردمش دیگه نمیخواستم بیشتر از این اینجا باشه پس بردمش سمت عمارت ....
چند مین بعد
ا،ت ویو
با احساس خیس شدن چشمامو آروم باز کردم .... دستمو آوردم به صورت ام کشیدم که صورت ام خیس شد ... چشمامو باز کردم ... اطراف ام بیشتر آنالیز کردم...توی یه وان بودم صاف نشستم... من توی یه وان ؟ اینجا چیکار میکنم ... لباس هام تن ام بودن ...... آب خیلی گرم بود ...
تهیونگ ویو
تو آغوش ام بود بهش نگا نمیکردم ولی احساس کردم کاملا ولو شد تو آغوش ام ... یه لحظه وایسادم سرش داشت سر میخورد که آروم سرشو با آرنج ام توی سینه ام فشردم... به صورتش نگاه کردم .... غرق خواب بود ... صورتش زیادی شبیه یوری بود ... دوس داشتم نبود یوری رو ازش بخوام ... دوس داشتم جایی یوری من باشه ... (بغض)دوس داشتم بجایی یوری لباش و ببوسم ....به جای یوری موهاشو نوازش کنم ... به جای یوری بغلش کنم و عطر تن شو به ریه های تشنه ام هدیه بدم ... سرمو آروم آوردم پایین گردنشو بو کشیدن ... بوی یوری من ... تو یوریه منی (گریه)با یاد یوری بیشتر تو آغوش ام فشردمش دیگه نمیخواستم بیشتر از این اینجا باشه پس بردمش سمت عمارت ....
چند مین بعد
ا،ت ویو
با احساس خیس شدن چشمامو آروم باز کردم .... دستمو آوردم به صورت ام کشیدم که صورت ام خیس شد ... چشمامو باز کردم ... اطراف ام بیشتر آنالیز کردم...توی یه وان بودم صاف نشستم... من توی یه وان ؟ اینجا چیکار میکنم ... لباس هام تن ام بودن ...... آب خیلی گرم بود ...
۶.۳k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.