P9

《Mine》
پارت ۹
ولی جیمین اهمیت نداد و همش داشت فلیکس رو میزد صورت فلیکس پر خون شده بود و دست جیمین کلیییییی خونی شده بود اینقد مشت زده بود ب اون پوستای دستش رفته بودن و همش میگفت دیگه نزدیک ا.ت نیا
خیلی ناراحت شدم جیمین رو صدا زدم سرشو که برگردوند بقلش کرد سرشو بوسیدم و گفتم جیمینی نمیخام دستای قشنگتو زخم کنی خب؟بیا بریم خونه اونو ول کن
جیمین ویو:
گرفتم اونو مثل سگ زدم چون ا.تی منو ناراحت کرده بود که یهو ا.ت بغلم کرد و سرمو بوسید عرررررر خیلی ذوق کرده بودم و چون اون گفت بریم خونه منم خرذوق شدمو رفتیممممممم
ا.ت:خببب خونت کدوم وره؟
جیمین خونسرد:عامم خب یادم رف بگم کمپانی خونه منو ازم گرفته
ا.ت:چییییییییییی پس الان کجا میخای بخوابی؟
جیمین:خونه تو
ا.ت:چیییییییییی
جیمین:اگه مشکلی داری هتل میگیرمااااا
ا.ت:نه نه لازم نیست فق یکم منحرف شدم
ا.ت:ویو :
رسیدیم خونه
ا.ت:جیمینی تو برو تو اتاق من واست لباس آماده کردم برو لباستو بپوش غذا بخوریممممم میخوام نودل درست کنم
به جیمین یه تیشرت لش سفید دادم با ی شلوارک تا زانو مشکی خودمم یه تیشرت صورتی با ی شلوارک کوتاه سفید پوشیدم و رفتم نودل هارو آماده کردم جیمین هم اومد بیرون
ا.ت:جیمینیییییییی چقد این لباس بهت میاددد
جیمین:مرسییی
ا.ت:نودل ها یکم دیگه آماده میشننن
جیمین:اکی
اومدم نودل رو هم بزنم که دستم سوخت
ا.ت:اییییییییییییی
جیمین دویید سمتم و گفت :چی شده ا.ت خوبییی؟
ا.ت :اوهوم خیلی درد نداشت
جیمین:مطمئنی؟
ا.ت:اوهوم
جیمین:ولی من مطمئن نیستم تو برو من خودم درست میکنم
ا.ت:اکیییییی
(غذا درست شد )
ا.ت:جیمینیییییی چقد دستپختت خوبههههههههه
جیمین:یاع یاع یاع مرسییی
......