((از مدرسه تا عشق♥️)) (( پارت2))
((از مدرسه تا عشق♥️)) (( پارت2))
همهی دخترا نگاش میکردن 😍😍 نه پلکی نه چیزی فقط نگاش میکردن من که به حرکات دخترا مات مونده بودم😐 پسر خوشتیپ رو به خانوم محمدی کردو گفت: واس موترم یه مشکل پیش اومد دیر اومدم ،، من فقط به اعتماد به نفسش گیر کرده بودم یه جوری یعنی حرف میزد که انگار طلبکاره
خانوم محمدی:اشکال نداره بیا بشین
پسر مغرور گفت:هرجا دلم خواس؟ خانوم محمدی:آره پسر مغرور رفت ردیف چپ میز سوم نشست،
خانوم محمدی:((نوبت کی بود خودشو معرفی کنه؟؟؟)) دستمو بردم بالا گفتم من خانوم✋ خانوم محمدی:خب معرفی کن
گفتم: من همتا مهری هستم و به خوانندگی و فوتبال علاقه دارم)) پسر مغرور یه نیش خند زدو گفت: دخترو چه به فوتبال😏😏
گفتم::بله!!! هیچی نگفت😕
نوبت به پسر مغرور رسید پاشد گفت: من بردیا شاهین هستم به خوانندگی و مسابقه با موتر علاقه دارم) کلاس گذشتو گذشت که زنگ تفریح شد داشتم کتاب هامو جمع میکردم که یهو لاله اومد گفت:میای زنگ تفریح باهام بریم؟؟ گفتم:معلومه که اره😍
دست تو دست هم تو حیاط مدرسه با خوشحالی می
چرخیدیم که چشمم به بردیا مغرور خورد همه دخترا مثل پروانه دورش می چرخیدن اما انقدر مغرور بود که هیچ کس توجه و اهمیت نمی داد نمیدونم چرا انقدر از اون بدم میاد؟؟ شاید به خاطر اینکه زیادی مغرور خود خواه خودشیفتس؟؟؟
منو لاله که رفیق در رفیق شده بودیم نشسته بودیم حرف میزدیم که یه دختر با یه گل رز تو دستش اومد جلو بردیا مغرور بهش گفت:من از ۲ سال پیش روت کراشم خیلی دوست دارم عاشقتم😍 رلم میشی؟؟
بردیا مغرور گفت:تو باخودت چی فکر کردی؟؟ تو کی هسی که من رل تو شم؟؟
گل رز گرفت پرت کرد زمین من خیلی عصبانی شدم رفتم جلو بردیا مغرور بهش گفتم: تو فکر کردی کی هستی چون پولدار خوشگل خوشتیپی میتونی هر غلطی خواستی یا هر جور خواستی با دیگران رفتار کنی؟ سرشو خم کرد اورد جلو صورتم منم اخم کرده بودم گفت: فکر نکنم به تو ربطی داشته باشع جوجه اردک زشت حالا هم تا قاطی نکردم گمشو پخه😡 اینجا ی ذره ترسیدم ولی بعدش گفتم: مغرور نباشو انقدر رو اعصابم راه نرو اگه بری منم قاطی میکنم قاطی عم کنم کسی جلو دارم نیست پس((هررری)) بلند خندید گفت: قاطی کنی چطوری میشی نکنه فوش میدی یا با اون دستای کوچیکت منو میزنی نزنی منو نزنی وای ترسیدم😂😂
خیلی عصبی شدم یه دفعه دستمو مشت مشت کردمو محکم زدم تو صورتش جوری که از دهنش خون پاشید افتاد زمین👊😡
همهی دخترا نگاش میکردن 😍😍 نه پلکی نه چیزی فقط نگاش میکردن من که به حرکات دخترا مات مونده بودم😐 پسر خوشتیپ رو به خانوم محمدی کردو گفت: واس موترم یه مشکل پیش اومد دیر اومدم ،، من فقط به اعتماد به نفسش گیر کرده بودم یه جوری یعنی حرف میزد که انگار طلبکاره
خانوم محمدی:اشکال نداره بیا بشین
پسر مغرور گفت:هرجا دلم خواس؟ خانوم محمدی:آره پسر مغرور رفت ردیف چپ میز سوم نشست،
خانوم محمدی:((نوبت کی بود خودشو معرفی کنه؟؟؟)) دستمو بردم بالا گفتم من خانوم✋ خانوم محمدی:خب معرفی کن
گفتم: من همتا مهری هستم و به خوانندگی و فوتبال علاقه دارم)) پسر مغرور یه نیش خند زدو گفت: دخترو چه به فوتبال😏😏
گفتم::بله!!! هیچی نگفت😕
نوبت به پسر مغرور رسید پاشد گفت: من بردیا شاهین هستم به خوانندگی و مسابقه با موتر علاقه دارم) کلاس گذشتو گذشت که زنگ تفریح شد داشتم کتاب هامو جمع میکردم که یهو لاله اومد گفت:میای زنگ تفریح باهام بریم؟؟ گفتم:معلومه که اره😍
دست تو دست هم تو حیاط مدرسه با خوشحالی می
چرخیدیم که چشمم به بردیا مغرور خورد همه دخترا مثل پروانه دورش می چرخیدن اما انقدر مغرور بود که هیچ کس توجه و اهمیت نمی داد نمیدونم چرا انقدر از اون بدم میاد؟؟ شاید به خاطر اینکه زیادی مغرور خود خواه خودشیفتس؟؟؟
منو لاله که رفیق در رفیق شده بودیم نشسته بودیم حرف میزدیم که یه دختر با یه گل رز تو دستش اومد جلو بردیا مغرور بهش گفت:من از ۲ سال پیش روت کراشم خیلی دوست دارم عاشقتم😍 رلم میشی؟؟
بردیا مغرور گفت:تو باخودت چی فکر کردی؟؟ تو کی هسی که من رل تو شم؟؟
گل رز گرفت پرت کرد زمین من خیلی عصبانی شدم رفتم جلو بردیا مغرور بهش گفتم: تو فکر کردی کی هستی چون پولدار خوشگل خوشتیپی میتونی هر غلطی خواستی یا هر جور خواستی با دیگران رفتار کنی؟ سرشو خم کرد اورد جلو صورتم منم اخم کرده بودم گفت: فکر نکنم به تو ربطی داشته باشع جوجه اردک زشت حالا هم تا قاطی نکردم گمشو پخه😡 اینجا ی ذره ترسیدم ولی بعدش گفتم: مغرور نباشو انقدر رو اعصابم راه نرو اگه بری منم قاطی میکنم قاطی عم کنم کسی جلو دارم نیست پس((هررری)) بلند خندید گفت: قاطی کنی چطوری میشی نکنه فوش میدی یا با اون دستای کوچیکت منو میزنی نزنی منو نزنی وای ترسیدم😂😂
خیلی عصبی شدم یه دفعه دستمو مشت مشت کردمو محکم زدم تو صورتش جوری که از دهنش خون پاشید افتاد زمین👊😡
۲.۸k
۰۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.