عشق یا قتل ادامه پارت ۱۱
پارت ۱۱ ق ۴ : ..... صدای تیر اندازی اونا هم کمتر شد فک کنم به خاطر پلیسا فرار کردن ..... در همین لحظه جیهوپ هم رسید
جیهوپ...زود باشید سوار شید!
جونگ کوک دستمو گرفت
جونگ کوک ... ممکنه تیر بخوری ولی اصلن به تیر خوردن فک نکن!
بعد دستمو کشید و دویدیم طرف ون و سوار شدیم بعد بسته شدن در گلوله ای به بدنه ماشین بر خورد کرد ..... خوب شد ک به ما نخورد ..... همینطوریش هم جونگ کوک مجروح شده
یونگی و جیهوپ جلو نشسته بودن جونگ کوک هم رو صندلی های عقب و پاهاشو دراز کرده بود منم وسط ......جونگ کوک هنوز میتونست راه بره.... زخمش...هیچی رو ازش کم نکرده بود....کل کت مشکیش از اون خون قرمز تغییر رنگ داده بود
جیهوپ....چطور همچین کاری کردن؟
یونگی... فک کنم پولشون نرسیده یکی رو شب بیارن زیرشون خواستن اینطوری پول در بیارن ک بتونن
سه تاشون خندیدن....ولی من ن
جونگ کوک ... بقیه چیشدن!؟
جیهوپ... بهشون گفتم دست پلیسا نیوفتن احتمالا تا حالا خودشونو ب مکان امن رسوندن
جونگ کوک ...خوبه!....گیر پلیسا نیوفتن ک راجب من حرف بزنن
یونگی... می افتادن زندان به آدمای داخل زندانم میگفتم بکشتشون!
جونگ کوک ... کار خوبی میکردی!
یعنی اینا داخل زندان هم نفوذ دارن؟.....حتا زندان؟؟......پس برای همینه فک کنم هیچ وقت لو نمیره!
جیهوپ بد رفت و جونگ کوک پشتش به دیواره ماشین خورد ..... فک کنم دردش گرفت ک داد زد
جونگ کوک ...درست برو! جاده به این قشنگی تو خرابش میکنی!
پاهاشو برداشت و درست نشست.....دلم براش سوخت.....رفتم کنارش نشستم خواستم کتشو بردارم
جونگ کوک ....دست نزن!
جیهوپ...زود باشید سوار شید!
جونگ کوک دستمو گرفت
جونگ کوک ... ممکنه تیر بخوری ولی اصلن به تیر خوردن فک نکن!
بعد دستمو کشید و دویدیم طرف ون و سوار شدیم بعد بسته شدن در گلوله ای به بدنه ماشین بر خورد کرد ..... خوب شد ک به ما نخورد ..... همینطوریش هم جونگ کوک مجروح شده
یونگی و جیهوپ جلو نشسته بودن جونگ کوک هم رو صندلی های عقب و پاهاشو دراز کرده بود منم وسط ......جونگ کوک هنوز میتونست راه بره.... زخمش...هیچی رو ازش کم نکرده بود....کل کت مشکیش از اون خون قرمز تغییر رنگ داده بود
جیهوپ....چطور همچین کاری کردن؟
یونگی... فک کنم پولشون نرسیده یکی رو شب بیارن زیرشون خواستن اینطوری پول در بیارن ک بتونن
سه تاشون خندیدن....ولی من ن
جونگ کوک ... بقیه چیشدن!؟
جیهوپ... بهشون گفتم دست پلیسا نیوفتن احتمالا تا حالا خودشونو ب مکان امن رسوندن
جونگ کوک ...خوبه!....گیر پلیسا نیوفتن ک راجب من حرف بزنن
یونگی... می افتادن زندان به آدمای داخل زندانم میگفتم بکشتشون!
جونگ کوک ... کار خوبی میکردی!
یعنی اینا داخل زندان هم نفوذ دارن؟.....حتا زندان؟؟......پس برای همینه فک کنم هیچ وقت لو نمیره!
جیهوپ بد رفت و جونگ کوک پشتش به دیواره ماشین خورد ..... فک کنم دردش گرفت ک داد زد
جونگ کوک ...درست برو! جاده به این قشنگی تو خرابش میکنی!
پاهاشو برداشت و درست نشست.....دلم براش سوخت.....رفتم کنارش نشستم خواستم کتشو بردارم
جونگ کوک ....دست نزن!
۵۹.۲k
۱۷ تیر ۱۴۰۰