(از مدرسه تا عشق♥️) (پارت13)
(از مدرسه تا عشق♥️) (پارت13)
برگه رو گذاشتمو رفتم تو کلاس خانم اومد کلاس درس داد منم نشسته بودم گوش می دادم یه دفعه وسط کلاس گوشی خانم زنگ زد برداشتو رفت بیرون از کلاس یهو دیدم بردیا یه کاغذو مچاله کرد انداخت رو پام گفتم این چیه ؟ کاغذو برداشتمو وا کردم نوشته بود ((جوجه اردک زشت بعد کلاس پشت مدرسه یادت نره فرار نکنی ها گفتم که فرار نکنی بیای😂😂)) منم یه چیز نوشتم پرت کردم طرفش بردیا برگه رو برداشتو وا کرد دید(((هوی خوک کثیف من یادم هس ولی فکر کنم تو فرار میکنی نترسی ها دیگه نمیزنمت با مشت😂)) بردیا:این داره چه زری میزنه یه چیزی نوشتو برگه انداخت طرف من برداشتمشو وا کردم نوشته بود:((من نمی ترسم اتفاقا خوشم میاد باز می افتی بغلم بغلم میکنی🤤🤤😂✌))سرمو مثل رباط برگردون طرف بردیا گفتم:چههه؟😧 زود مدادمو برداشتم زود تو کاغذ نوشتم آشغال لاشخور احمق اسکول دیونه خوک کثیف لاشخور زود کاغذو لح کردم میخواستم بندازم به بردیا یه دفعه خانم اومد تو کلاس خیلی جا خورده با تعجب گفت:اع خوب بچه ها انگار امتحان ریاضی ۳ به جلو افتاده ۲ هفته دیگس😑 من:چیییی؟؟😰 بچه ها:نههههههههه😭 من:چیکار کنم دیگه طرف اون بردیا احمق نمیرم وای چیکار کنم😰
مدرسه تموم شد داشتم می رفتم خونه که یاد پشت مدرسه بردیا افتادم بدو بدو رفتم پشت مدرسه یه چیز خیلی باحال دیدم😍 پشت مدرسه یه زمین فوتبال بود😍😍 وای عاشقشم عاشق اینجا شدم😍😍 یهو بردیا از بغل داد زد گفت:هوی جوجه اردک زشت یه توپ دساش بود🤷♀️ بردیا:هوی بیا اینجا من:هوی😡 بردیا: چقدر تو شل مغزی😒 من:اگه میخواستی اینو بگی گفتی پس بای اینو گفتمو برگشتم برم بردیا:باش باش واسا من:چی کارم داشتی؟ بردیا:بیا یه شرط ببندیم من:چه شرطی؟ بردیا:بیا فوتبال روز اول مدرسه ام که گفتی به فوتبال علاقه داریم من:آره دارم همیشه به فوتبال پایه ام بردیا:هوی گوش کن من:خو بگو شرط چیه؟ بردیا: من و تو فوتبال بازی میکنیم من:خوب؟ بردیا :اگه من بردم تو لز مدرسه گم میشی میری و اگه تو بردی هر کاری خواستی هی چیزی خواستی میکنم سرشو آورد جلو گفت:حتی بوستم میکنم😌 من:هوی هوی گاز نگیر بینم من اصلا نیسم رو مو بر گردوندمو خواستم برم بردیا:از الان فهمیدی داری در میری😂😂 من:ن خیرم در نمی رم تو ارزش فوتبال رو نداری بردیا:نه جانم ترسیدی داری در میری من:در نمیرم بردیا:اگه در نمیری بیا بازی اگه بردی هر چیزی خواستی قبوله من:اگه بازی کنم بازی ببرم میتونم کتاب ریاضی ۳ رو داشته باشم به همین راحتی بلند داد زدم گفتم:باش قبوله بیا بازی
برگه رو گذاشتمو رفتم تو کلاس خانم اومد کلاس درس داد منم نشسته بودم گوش می دادم یه دفعه وسط کلاس گوشی خانم زنگ زد برداشتو رفت بیرون از کلاس یهو دیدم بردیا یه کاغذو مچاله کرد انداخت رو پام گفتم این چیه ؟ کاغذو برداشتمو وا کردم نوشته بود ((جوجه اردک زشت بعد کلاس پشت مدرسه یادت نره فرار نکنی ها گفتم که فرار نکنی بیای😂😂)) منم یه چیز نوشتم پرت کردم طرفش بردیا برگه رو برداشتو وا کرد دید(((هوی خوک کثیف من یادم هس ولی فکر کنم تو فرار میکنی نترسی ها دیگه نمیزنمت با مشت😂)) بردیا:این داره چه زری میزنه یه چیزی نوشتو برگه انداخت طرف من برداشتمشو وا کردم نوشته بود:((من نمی ترسم اتفاقا خوشم میاد باز می افتی بغلم بغلم میکنی🤤🤤😂✌))سرمو مثل رباط برگردون طرف بردیا گفتم:چههه؟😧 زود مدادمو برداشتم زود تو کاغذ نوشتم آشغال لاشخور احمق اسکول دیونه خوک کثیف لاشخور زود کاغذو لح کردم میخواستم بندازم به بردیا یه دفعه خانم اومد تو کلاس خیلی جا خورده با تعجب گفت:اع خوب بچه ها انگار امتحان ریاضی ۳ به جلو افتاده ۲ هفته دیگس😑 من:چیییی؟؟😰 بچه ها:نههههههههه😭 من:چیکار کنم دیگه طرف اون بردیا احمق نمیرم وای چیکار کنم😰
مدرسه تموم شد داشتم می رفتم خونه که یاد پشت مدرسه بردیا افتادم بدو بدو رفتم پشت مدرسه یه چیز خیلی باحال دیدم😍 پشت مدرسه یه زمین فوتبال بود😍😍 وای عاشقشم عاشق اینجا شدم😍😍 یهو بردیا از بغل داد زد گفت:هوی جوجه اردک زشت یه توپ دساش بود🤷♀️ بردیا:هوی بیا اینجا من:هوی😡 بردیا: چقدر تو شل مغزی😒 من:اگه میخواستی اینو بگی گفتی پس بای اینو گفتمو برگشتم برم بردیا:باش باش واسا من:چی کارم داشتی؟ بردیا:بیا یه شرط ببندیم من:چه شرطی؟ بردیا:بیا فوتبال روز اول مدرسه ام که گفتی به فوتبال علاقه داریم من:آره دارم همیشه به فوتبال پایه ام بردیا:هوی گوش کن من:خو بگو شرط چیه؟ بردیا: من و تو فوتبال بازی میکنیم من:خوب؟ بردیا :اگه من بردم تو لز مدرسه گم میشی میری و اگه تو بردی هر کاری خواستی هی چیزی خواستی میکنم سرشو آورد جلو گفت:حتی بوستم میکنم😌 من:هوی هوی گاز نگیر بینم من اصلا نیسم رو مو بر گردوندمو خواستم برم بردیا:از الان فهمیدی داری در میری😂😂 من:ن خیرم در نمی رم تو ارزش فوتبال رو نداری بردیا:نه جانم ترسیدی داری در میری من:در نمیرم بردیا:اگه در نمیری بیا بازی اگه بردی هر چیزی خواستی قبوله من:اگه بازی کنم بازی ببرم میتونم کتاب ریاضی ۳ رو داشته باشم به همین راحتی بلند داد زدم گفتم:باش قبوله بیا بازی
۴.۰k
۱۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.