چندپارتی جیمین پارت ۳
رفتم جلو خوابوندم گوش جیمین
که یهو دختر عموش گفت
(بچه ها اسم دختر عموش رو میزارم سلیطه )
سلیطه:چیکار میکنی هر.زه
ا.ت:من هرزم یا تو که هرروز زیر خواب یکی هستی
در ضمن آقای جیمین از سینما تا اینجا ازتون فیلم گرفتم
برای دادگاه یه فکری به حال خودت بکن
جیمین:دیگه برام مهم نیستی ا.ت امیدوارم خوشبختشی
ا.ت:اوکی😏بای
رفتم خونه وسیله هام رو جمع کردم رفتم خونه لیا زنگ در رو زدم ،در رو باز کرد
لیا:سلام ا.ت چیشده این وقت شب
این چمدون چیه دستت؟چیشده؟😟
ا.ت:یه دقیقه نفس بگیری تعریف میکنم
لیا:باشه بیا تو
لیا:بگو چیشده؟
ا.ت قضیه رو میگه
لیا:حالا برا همین حالت بد بود
ا.ت:آره،لیا میشه چندروزی پیش تو بمونم تا خونه پیدا کنم؟
لیا:خره اینجا خونه ی خودته لازم نیست اجازه بگیری
برو اتاقتو انتخاب کن بعدش بیا شام🤗
ا.ت:مرسی لیا،واقعا اگر تورو نداشتم چیکار میکردم
لیا:خیله خب مزه نریز
ا.ت :باشه😂😅
رفتم اتاقم رو انتخاب کردم اومدم شام خوردم و خوابیدم
چندسال بعد.....
خماری 😈😂فک نکنید به همین زودیا تموم میشه ها نخیر تازه داره شروع میشه❤️
شرط ۴ تا لایک ۲ تا کامنت🩷
که یهو دختر عموش گفت
(بچه ها اسم دختر عموش رو میزارم سلیطه )
سلیطه:چیکار میکنی هر.زه
ا.ت:من هرزم یا تو که هرروز زیر خواب یکی هستی
در ضمن آقای جیمین از سینما تا اینجا ازتون فیلم گرفتم
برای دادگاه یه فکری به حال خودت بکن
جیمین:دیگه برام مهم نیستی ا.ت امیدوارم خوشبختشی
ا.ت:اوکی😏بای
رفتم خونه وسیله هام رو جمع کردم رفتم خونه لیا زنگ در رو زدم ،در رو باز کرد
لیا:سلام ا.ت چیشده این وقت شب
این چمدون چیه دستت؟چیشده؟😟
ا.ت:یه دقیقه نفس بگیری تعریف میکنم
لیا:باشه بیا تو
لیا:بگو چیشده؟
ا.ت قضیه رو میگه
لیا:حالا برا همین حالت بد بود
ا.ت:آره،لیا میشه چندروزی پیش تو بمونم تا خونه پیدا کنم؟
لیا:خره اینجا خونه ی خودته لازم نیست اجازه بگیری
برو اتاقتو انتخاب کن بعدش بیا شام🤗
ا.ت:مرسی لیا،واقعا اگر تورو نداشتم چیکار میکردم
لیا:خیله خب مزه نریز
ا.ت :باشه😂😅
رفتم اتاقم رو انتخاب کردم اومدم شام خوردم و خوابیدم
چندسال بعد.....
خماری 😈😂فک نکنید به همین زودیا تموم میشه ها نخیر تازه داره شروع میشه❤️
شرط ۴ تا لایک ۲ تا کامنت🩷
۴.۱k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.