•مستر جئون• part :۲۸
_خودت میفهمی کیم
ا.ت ویو :
یه حسی داشتم نسبت بهش ،من خودمو میشناختم من هیچوقت با یه پسر اینجوری دوست نمیشم ،مگه چقد صمیمی هستیم که دارم میرم خونه ی اون بمونم ...یه صحنه هایی از جلوی چشمام رد میشد برای همین سر گیجه میگرفتم
/ا.تتتتت
+بله
/عزیزم ۳ساعته دارم صدات میکنم چرا جواب نمیدی
+ببخشید
/الان مرخص میشی بیا واست لباس آوردم بزار کمکت کنم عوض کن
یه شلوار کارگو مشکی که بغلش زنجیر داشت با یه کراپ مشکی که پشتش صلیب زرشکی داشت .
کمکم کرد عوض کنم که جونگ کوک اومد داخل اتاق حالم خوب نبود سرگیجه داشتم .
+حالم ..بده سرم گیج .میره
_اشکال نداره دکتر گفت طبیعیه ،بزار تا ماشین ببرمت
+نه نه ،خودم میام
/نخیر ،لجبازی نکن ببینم با کوک تا ماشین بیا دیگه
+آخه ...
که دیدم تو هوام
+وای میوفتم الان
_انقد غر نزن نترس بریم
کوک ویو :
براید استایل بغلش کردم بردمش توی ماشین جلو نشوندمش کمر بندش رو بستم
/ا.ت جونم من با تهیونگ میام
+تهیونگ اینجا چیکار میکنه
/بهت توضیح میدم ،جیمین هم باهامون میاد
+جی..
_توی خونه توضیح میدیم
اومد سوار ماشین شد و حرکت کرد
+حالت تهوع دارم
_بزار شیشه رو بدم پایین سرتو بزار رو در هوا خنکه بهت باد بخوره بهتر بشی
کاری که گفت رو انجام دادم خیلی هوا خوب بود سرد بود چون داشتیم وارد جنگل میشدیم
+چرا جنگل ؟
_چون خونم اینجاس
+آخر نگفتی من کیه تو میشم
_چرا گفتم میفهمی خودت بعدا
+یه سوال بپرسم ؟
حمایت بیب 🖤
ا.ت ویو :
یه حسی داشتم نسبت بهش ،من خودمو میشناختم من هیچوقت با یه پسر اینجوری دوست نمیشم ،مگه چقد صمیمی هستیم که دارم میرم خونه ی اون بمونم ...یه صحنه هایی از جلوی چشمام رد میشد برای همین سر گیجه میگرفتم
/ا.تتتتت
+بله
/عزیزم ۳ساعته دارم صدات میکنم چرا جواب نمیدی
+ببخشید
/الان مرخص میشی بیا واست لباس آوردم بزار کمکت کنم عوض کن
یه شلوار کارگو مشکی که بغلش زنجیر داشت با یه کراپ مشکی که پشتش صلیب زرشکی داشت .
کمکم کرد عوض کنم که جونگ کوک اومد داخل اتاق حالم خوب نبود سرگیجه داشتم .
+حالم ..بده سرم گیج .میره
_اشکال نداره دکتر گفت طبیعیه ،بزار تا ماشین ببرمت
+نه نه ،خودم میام
/نخیر ،لجبازی نکن ببینم با کوک تا ماشین بیا دیگه
+آخه ...
که دیدم تو هوام
+وای میوفتم الان
_انقد غر نزن نترس بریم
کوک ویو :
براید استایل بغلش کردم بردمش توی ماشین جلو نشوندمش کمر بندش رو بستم
/ا.ت جونم من با تهیونگ میام
+تهیونگ اینجا چیکار میکنه
/بهت توضیح میدم ،جیمین هم باهامون میاد
+جی..
_توی خونه توضیح میدیم
اومد سوار ماشین شد و حرکت کرد
+حالت تهوع دارم
_بزار شیشه رو بدم پایین سرتو بزار رو در هوا خنکه بهت باد بخوره بهتر بشی
کاری که گفت رو انجام دادم خیلی هوا خوب بود سرد بود چون داشتیم وارد جنگل میشدیم
+چرا جنگل ؟
_چون خونم اینجاس
+آخر نگفتی من کیه تو میشم
_چرا گفتم میفهمی خودت بعدا
+یه سوال بپرسم ؟
حمایت بیب 🖤
۷.۹k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.