P2
P2
یونگی:دخترم تو برو اول به اجوما بگو
دستت رو بشوره من مامانت ام میایم الان
یونا:باشه بابا
*یونا رفت یونگی تورو برگردوند
با ککاه خماری لب زد گفت
یونگی:برو گمشو کبودی صورتت رو هم بپشون الان چون یونا اومد ،فکر نکن امشب به فاکت نمیدم چون الان دیکم شق کرده خودمو یه جوری اداره میکنم
ا.ت:ب...باشه
*رفتی دستشویی دررو قفل کردی تا تونستی
گریه میکردی به صورتت آب زدی با کرم کبودی صورتت رو پنهون کردی
لباست رو عوض کردی
موهاتو شونه کردی خدمتکارا هم داشتن اتاق مرتب میکردن.
رفتی پاین
یونا:مامانی
ا.ت:یونا...بیا بغلم
یونا:مامانی باهام باز میکنی؟
ا.ت:آره چرا که نه
*درحال بازی کردن بودید که یونگی صداتون زد
یونگی:بلند شید بیاید ناهار بخورید
ا.ت:یونا بلند شو بریم
*سر صفره بودید که یونا گفت
یونا :مامانی دستت چی شده؟
*یونا کبودی دستت رو دید
ا.ت:هیچی مامان خوردم زمین
یونگی :ا.ت بعد از خوردن غذا بیا اتاقم
ا.ت:ببب...باشه .
*نمیخواستی غذات تموم بشه ولی شد رفتی اتاق یونگی
ا.ت:میتونم بیام ؟
یونگی :بیا
ا.ت:کارم داشتی؟
یونگی:مگه نگفتم اون کبودی رو با کرم بی صاحب بپوشونه(جدی)
ا.ت:به خدا یادم رفت دیگه یادم نمیره
یونگی :کاری نکن برای بار دوم حاملت کنم
گمشو برو
ا.ت:چ...چچچ...چشم
ادامه دارد ....
میخواستم دیشب بزارم خوابم برد
بفرماید🗿🤝
یونگی:دخترم تو برو اول به اجوما بگو
دستت رو بشوره من مامانت ام میایم الان
یونا:باشه بابا
*یونا رفت یونگی تورو برگردوند
با ککاه خماری لب زد گفت
یونگی:برو گمشو کبودی صورتت رو هم بپشون الان چون یونا اومد ،فکر نکن امشب به فاکت نمیدم چون الان دیکم شق کرده خودمو یه جوری اداره میکنم
ا.ت:ب...باشه
*رفتی دستشویی دررو قفل کردی تا تونستی
گریه میکردی به صورتت آب زدی با کرم کبودی صورتت رو پنهون کردی
لباست رو عوض کردی
موهاتو شونه کردی خدمتکارا هم داشتن اتاق مرتب میکردن.
رفتی پاین
یونا:مامانی
ا.ت:یونا...بیا بغلم
یونا:مامانی باهام باز میکنی؟
ا.ت:آره چرا که نه
*درحال بازی کردن بودید که یونگی صداتون زد
یونگی:بلند شید بیاید ناهار بخورید
ا.ت:یونا بلند شو بریم
*سر صفره بودید که یونا گفت
یونا :مامانی دستت چی شده؟
*یونا کبودی دستت رو دید
ا.ت:هیچی مامان خوردم زمین
یونگی :ا.ت بعد از خوردن غذا بیا اتاقم
ا.ت:ببب...باشه .
*نمیخواستی غذات تموم بشه ولی شد رفتی اتاق یونگی
ا.ت:میتونم بیام ؟
یونگی :بیا
ا.ت:کارم داشتی؟
یونگی:مگه نگفتم اون کبودی رو با کرم بی صاحب بپوشونه(جدی)
ا.ت:به خدا یادم رفت دیگه یادم نمیره
یونگی :کاری نکن برای بار دوم حاملت کنم
گمشو برو
ا.ت:چ...چچچ...چشم
ادامه دارد ....
میخواستم دیشب بزارم خوابم برد
بفرماید🗿🤝
۱۵.۰k
۱۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.