سناریو بی تی اس

سناریو درخواستی بی تی اس


وقتی عاشقشونی ولی  تیر میخوری و براشون مهم نیست و ولت میکنن میرن ولی خوب میشی برمیگردی و عاشقت میشن

نامجون:ات عشقم میشه برگردی؟!
ات:هه(پوزخند)عشقم؟!بعد از اون همه اتفاق روت میشه بهم بگی عشقم؟!
نامجون:.......
ات:دیگه نمیخوام هیچوقت هیچوقت ببینمت.....درکم کن لطفا و خداحافظ برای همیشه

جین:اوه ورد واید بیوتی من تو زنده ای؟!
ات:هه(پوزخند)آقا رو میخواستی بمیرم؟!
جین:نه معلومه که نه
ات:اگه نمیخواستی بمیرم لحظه ای که تیر خوردم به جای اینکه بری کنارم میموندی و ترکم نمیکردی

شوگا:ات....تو...تو....زنده ای؟!چجوری؟!
ات:بله آقای مین موقعی که بیشتر از هر زمان دیگه ای بهت احتیاج داشتم ترکم کردی ولی من زنده موندم
شوگا:واقعا نمیدونم چی بگم منو ببخش
ات:اصلا نباید هم چیزی بگی اصلا روت شده اومدی تو چشام زل زدی میگی زنده ای؟!

جیهوپ:وای ات سانشاینم تو زنده ای؟!
جیهوپ میره ات رو بغل کنه که....
ات:ببخشید آقای محترم ولی فکر نکنم نسبتی با هم داشته باشیم که بخواین بغلم کنید پس لطفا فاصله ی اجتماعی خودتون رو رعایت کنین

جیمین:ات عزیزم تو اینجایی؟!
ات:آره اینجام کاری داری؟!
جیمین:میشه برگردی پیشم؟!
ات:یعنی فکر کردی اینقدر کوچیک و حقیرم. جیمین تو منو توی اورژانسی ترین موقعیت ولم کردی انتظار برگشت هم داری؟!

تهیونگ:ات تو اینجایی؟! نمیدونی چقدر دنبالت گشتم
ات:هه دنبال من گشتی؟!
تهیونگ:خب آره
ات:جالبه....خب تو که انقدر دنبالم گشتی نباید یه زنگی یا یه پیامی به من میدادی؟!...یجوری میگی کلی دنبالت گشتم انگار کل زمین رو زیر رو کردی
تهیونگ:..........
ات:هنوزم خوب بلدی دروغ بگی کیم میدونی چیز جالب چیه اینه که تو همش ازم سوءاستفاده میکردی اما نمیدونم چرا برای دیدنش چرا من انقدر کور بودم

جونگکوک:ات خرگوش کوچولوم خودتی؟!
ات:آره...خب که چی؟!
جونگکوک:میشه دوباره با هم باشیم ما میتونیم بهترین زندگی رو با هم داشته باشیم
ات:ما؟!....هه بعد از اون همه اتفاق...بزار خیالت رو راحت کنم هیچ (ما)یی در کار نیست اصلا هیچ وقت (ما)یی وجود نداشته
جونگکوک:معذرت میخوام
ات:معذرت خواهیت رو برای خودت نگه دار به دردم نمیخوره

امیدوارم خوشتون بیاد💫