☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :43
رفتم سمت اتاق کارم تا مشغول بشم و چند تا
طراحی بکشم، در حال کشیدن بودم و داشتم
فسفر میسوزوندم که سانا جوری که انگار
دویده داشت نفس نفس میزد گفت :
سانا : ات ...رئیس قبلی..ـ(جیمین) یا همون
دست راس...ت.. رئیس اص..لی ازت پیش..
این رئیس اصلی خ..ـیلی تعری...ف کرده
این...رئیسم.... گفته چند ....تا طرح بک...ش و بب.ـر براش
ا.ت : ای بابا چرا اینجوری نفس نفس میزنی
من گفتم پس چی شده رنگتم پریده
سانا : چ .....چیزی ....نشده....پله....
اوم.......اومد.م بالا .... بخاطر ....اونه(نفس نفس)
و از اتاق زد بیرون و نمیدنم کجا رفت سعی
کردم توی کشیدن طرحها بهترین خودمو بزارم
2ساعت بعد
الان حدود ۱۷ ،۱۸ تایی طرح کشیدم امیدوارم
رئیس خوشش بیاد، خودمو جمع و جور کردم
و به سمت منشی رفتم تا ازش بپرسم اتاق
این رئیس جدید کدومه که اونم گفت همین
طبقه هستش و توی راهروی سوم یه اتاقی با در مشکی
استاد سرد اما جذاب
پارت :43
رفتم سمت اتاق کارم تا مشغول بشم و چند تا
طراحی بکشم، در حال کشیدن بودم و داشتم
فسفر میسوزوندم که سانا جوری که انگار
دویده داشت نفس نفس میزد گفت :
سانا : ات ...رئیس قبلی..ـ(جیمین) یا همون
دست راس...ت.. رئیس اص..لی ازت پیش..
این رئیس اصلی خ..ـیلی تعری...ف کرده
این...رئیسم.... گفته چند ....تا طرح بک...ش و بب.ـر براش
ا.ت : ای بابا چرا اینجوری نفس نفس میزنی
من گفتم پس چی شده رنگتم پریده
سانا : چ .....چیزی ....نشده....پله....
اوم.......اومد.م بالا .... بخاطر ....اونه(نفس نفس)
و از اتاق زد بیرون و نمیدنم کجا رفت سعی
کردم توی کشیدن طرحها بهترین خودمو بزارم
2ساعت بعد
الان حدود ۱۷ ،۱۸ تایی طرح کشیدم امیدوارم
رئیس خوشش بیاد، خودمو جمع و جور کردم
و به سمت منشی رفتم تا ازش بپرسم اتاق
این رئیس جدید کدومه که اونم گفت همین
طبقه هستش و توی راهروی سوم یه اتاقی با در مشکی
۹.۱k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.