وقتی تصمیم گرفتی شوگر مامیش باشی (ورژن جیسونگ )

وقتی تصمیم گرفتی شوگر مامیش باشی (ورژن جیسونگ )
#جیسونگ


موهای مشکی و بازت رو دور شونه های لخت و لاغرت انداختی تا زیاد تو نمایش نباشه
کفش های پاشه بلنده مشکی شیکتو پوشیدی
نگاهی به خودت از طریق اینه دادی که صدای یکی باعث شد بری بیرون
صدای جیسونگ بود لبخندی زدی چون رژ قرمز و پررنگی زده بودی لبات خیلی تو دید بود
=ات..کجایی..؟
از پله ها پایین اومدی و عینک مشکی ای که جلوی چشمات بود رو یکم پایین اوردی و به جیسونگی که متوجهت نبود نگاه کردی
_جون؟
جیسونگ با شنیدن صدات به طرفت برگشت اما لبخندش محو شد و متعجب به مدل پوششت نگاه کرد
=ات..قراره..جایی بری..؟
به سمتش رفتی و با لبخند گفتی
_نه..
= پس چرا این..لباسا تنته...
_..میخوام بشم از این به بعد شوگر مامیت..پسر مامان..
=ها..؟ پسر مامان..؟ ات حالت خوبه؟؟
سرتو به بالا پایین کردی که معنی اره بود
جیسونگ از شونه هات گرفت و با ناراحتی حرف زد
=اتتت به خودت بیااا...تو باید همون بیبی گرل باشییی
اخمی کردی
_ یعنی..اصلا بهم نمیاد .. شوگر مامی بشم..؟
جیسونگ دستاشو دور بدنت حلقه کرد و با لبخند کیوتی حرف زد
= معلومه که میاد..ولی من میخوام همون ات قبلی باشی‌..و بخاطر کیوت بودنش بتونم بغلش کنم .. و براش لباسای صورتی بخرم
_ .. واقعا
=هوممم..حالا تو خونه اوکیه..ولی بیرون..پیش اعضا..نه..
پوزخندی زدی و به عقب هلش دادی باعث شد روی دسته کاناپه بشینه و متعجب نگاهت کنه
_ پس..بزار امشب یه خاطره خوبی برات بسازه..این شوگر مامی..
توهم روی جیسونگ نشستی و سرتو فرو بردی به گردنش و گاز های ریزی از پوستش گرفتی
= با کمال میل..

( احساس میکنم ریدم بهش 💀 )