فیک کور پارت۵۳

جیمین:اینجا!اینجا چه خبره؟!
وی:جیمین بیا وقت نداریم.
جیمین تن زخمی وی و تن تقریبا بی جون جینو میبینه که از قفسه ی سینش درحال خون ریزی بود و تقریبا بی هوش که به حالت نشسته و تیکه به دیوار داده رو میبینه.
جیمین:وی چیشده چرا تو زخمی؟چرا جین بی هوشه؟چرا شوگا اینجا نیست‌!
وی:شوگا بود اما یهو بهش تلفن زدن و سریع رفت.
جیمین:اون دیونه رو اگر زنده گیر بیارم.
وی:بخواب زمین تیر میزنن نخوره بهت.
وی در حال شلیک با جیمینم حرف میزنه‌.جیمین به صورت جین ضربه میزنه و میگه.
جیمین:جین!جین!خوبی؟جین!
وی:حالش خوش نیست نمی تونه حرف بزنه همینطوری داره ازش خون میره.باید ببریمش از ساختمون بیرون.
جیمین:چه طوری؟
وی:من پوششتون میره تو برو.
جیمین:اما پای توهم زخمیه اگر نتونی بیای چی؟
وی:برو!
جیمین:اما تو.
وی:گفتم برو!
جیمین باشه.
جیمین جینو کول میکنه و هرچه سریع تر جینو از ساختمون خارج میکنه و میبره توی ماشین و زخمشو با یه پارچه میبنده.جین یکم چشاشو باز میکنه و دست جیمینو میگره.
جین:ممنونم.
جیمین:طاقت بیار الان میبرمت بیمارستان.
جین:برو دنبال وی.
جیمین:پس تو چی!
جین:من ممکنه زنده نمونم زخمم عمیقه و کلی خون ازم رفته ولی نزار یکی دیگه هم ببمیره.
جیمین:باشه.باشه.
جیمین میره پیش وی اما.... .

بقیه اش پارت بعدی فعلا تا اون موقع از فضولی شب نخوابید😁
لا♡ک کنیدا!😍
#فیک_بی_تی_اس #فیک

melina_rz7_2