ماه و خورشید
پارت 5۴
ته: خب خناب جئون خوش اومدین
کوک: عرررررررررررر چه بزرگه
ته: ما اینیم دیگه خب حالا یخ چیزی یادت نرفته
بوسه ی سطحی ای روی لبم گذاشت
کوک: اینم جایزت که پسر خوبی بودی
ته: قربونت بشم که انقدر شیرینی
کوک: خوابم نمیاد ته انوزم برای فردا که باید برم به عنوان ایدل ینفرو ببینم با اقای پی دی نیم خیلی استرس دارم
ته: کی هست؟ محافظ میخوای؟
کوک: نمیدونم ولی گفتن خیلی میتونه بهم کمک کنه که هیتر نداشته باشم
ته: یه چیزی دارن هیت بدن یا جنازشونو تحویل بگیری
کوک: بخاطر اسیبی که دیدم حالا حالا ها کنسرت ندارم
ته: چته
کوک: قراره استری کیدز رو ببینم
ته: اسماشونو بلدی
کوک: اره میتونم بهت اطمینان بدم
ته: نظرت چیه محافظ شخصیت باشم
کوک: نمیخواد الان خوابم میاد شب خوش لالا لالا لا
☆ صبح روز بعد ☆
کوک: ته ته بلنو شو ساعت هفته
ته: خب مگه چی شده
کوک: هم من هم تو ساعت 8 کار داریم
ته: من امادم بریم
کوک: اول برو دستو صورتتو بشور بعد حرف بزن ته ته
ته: چشم پاپی
رفتم پایین و منتظر تهیونگ موندم بعد اینکه اومد پاکت سیگارشو برداشت و رفتیم بیرون
کوک: گشنت نیست
ته: نه تو چی
کوک: من صبحونه خوردم
ته: خوبه خب رسیدیم خداحافظ
از ماشین پیاده شدم که اقای پی دی نیم رو دیدم
پی دی نیم: به موقع اومدی جئون خب ایشون جئون جونگکوکن اینا هم استری کیدز هستن
کوک: آ سلام خوش بختم
فیلیکس: پس تو کسی هستی که دیروز ایدل شدی
کوک: بله خودم هستم
چانگبین: با ما راحت باش
کوک: چشم
هیونجین: همین الان گفت راحت باش
کوک: آ شرمنده باشه
پی دی نیم: ایشونم منیجر شما اقای لی هستن
کوک: سلام
اقای لی: سلام.. سرد..
کوک: خداحافظ.. سرد تر از هرکی وجود داره..
لینو: عرررررررررررر پشمام بچه ها پیجشو پیدا کردم
سونگمین: کو ببینم عرررررررررررر
ای ان: جئون جونگکوک ۶ ساله دنسره ۲1 سالشه از ۱۹ سالگی تو دانسگاه هامبورگ درس خونده و از ۱۹ سال زندگیش هیچ کس خبر نداره
که تهیونگ اومد
ته: کوک گوشیتو یادت رفت
کوک: سلام اره یادم رفت ممنون که اوردی
بنگچان: تهیونگ
ته: عه سلام
پی دی نیم: ودف
کوک : همو میشناسین
هیونجین: اره مربیه دنسه تو میشناسین
کوک: همسرمه
که یکی زد پس کلم
کوک: کیم نارا موهامو ول کن
نارا: نمیتونم یکی داره منو میبره.. داد..
چرخیدم
ته: کوک وایسا
خیلی اروم بهشون نزدیک شدم و با یه ضربه یارو رو بی هوش کردم و نارا اومد بغلم
نارا: ممنونم هیونگ.. گریه..
کوک: اشکال نداره نارا
پی دی نیم و اقای لی: خودم ریختم پشمام موند
فیلیکس: ما بریم خیلی کار داریم
لینو: کارت درسته
پی دی نیم: چطوری یاد گرفتی
کوک: وقتی ۱5 سالم بود بی دلیل دو هفته زندان بودم
هیونجین:.......
ته: خب خناب جئون خوش اومدین
کوک: عرررررررررررر چه بزرگه
ته: ما اینیم دیگه خب حالا یخ چیزی یادت نرفته
بوسه ی سطحی ای روی لبم گذاشت
کوک: اینم جایزت که پسر خوبی بودی
ته: قربونت بشم که انقدر شیرینی
کوک: خوابم نمیاد ته انوزم برای فردا که باید برم به عنوان ایدل ینفرو ببینم با اقای پی دی نیم خیلی استرس دارم
ته: کی هست؟ محافظ میخوای؟
کوک: نمیدونم ولی گفتن خیلی میتونه بهم کمک کنه که هیتر نداشته باشم
ته: یه چیزی دارن هیت بدن یا جنازشونو تحویل بگیری
کوک: بخاطر اسیبی که دیدم حالا حالا ها کنسرت ندارم
ته: چته
کوک: قراره استری کیدز رو ببینم
ته: اسماشونو بلدی
کوک: اره میتونم بهت اطمینان بدم
ته: نظرت چیه محافظ شخصیت باشم
کوک: نمیخواد الان خوابم میاد شب خوش لالا لالا لا
☆ صبح روز بعد ☆
کوک: ته ته بلنو شو ساعت هفته
ته: خب مگه چی شده
کوک: هم من هم تو ساعت 8 کار داریم
ته: من امادم بریم
کوک: اول برو دستو صورتتو بشور بعد حرف بزن ته ته
ته: چشم پاپی
رفتم پایین و منتظر تهیونگ موندم بعد اینکه اومد پاکت سیگارشو برداشت و رفتیم بیرون
کوک: گشنت نیست
ته: نه تو چی
کوک: من صبحونه خوردم
ته: خوبه خب رسیدیم خداحافظ
از ماشین پیاده شدم که اقای پی دی نیم رو دیدم
پی دی نیم: به موقع اومدی جئون خب ایشون جئون جونگکوکن اینا هم استری کیدز هستن
کوک: آ سلام خوش بختم
فیلیکس: پس تو کسی هستی که دیروز ایدل شدی
کوک: بله خودم هستم
چانگبین: با ما راحت باش
کوک: چشم
هیونجین: همین الان گفت راحت باش
کوک: آ شرمنده باشه
پی دی نیم: ایشونم منیجر شما اقای لی هستن
کوک: سلام
اقای لی: سلام.. سرد..
کوک: خداحافظ.. سرد تر از هرکی وجود داره..
لینو: عرررررررررررر پشمام بچه ها پیجشو پیدا کردم
سونگمین: کو ببینم عرررررررررررر
ای ان: جئون جونگکوک ۶ ساله دنسره ۲1 سالشه از ۱۹ سالگی تو دانسگاه هامبورگ درس خونده و از ۱۹ سال زندگیش هیچ کس خبر نداره
که تهیونگ اومد
ته: کوک گوشیتو یادت رفت
کوک: سلام اره یادم رفت ممنون که اوردی
بنگچان: تهیونگ
ته: عه سلام
پی دی نیم: ودف
کوک : همو میشناسین
هیونجین: اره مربیه دنسه تو میشناسین
کوک: همسرمه
که یکی زد پس کلم
کوک: کیم نارا موهامو ول کن
نارا: نمیتونم یکی داره منو میبره.. داد..
چرخیدم
ته: کوک وایسا
خیلی اروم بهشون نزدیک شدم و با یه ضربه یارو رو بی هوش کردم و نارا اومد بغلم
نارا: ممنونم هیونگ.. گریه..
کوک: اشکال نداره نارا
پی دی نیم و اقای لی: خودم ریختم پشمام موند
فیلیکس: ما بریم خیلی کار داریم
لینو: کارت درسته
پی دی نیم: چطوری یاد گرفتی
کوک: وقتی ۱5 سالم بود بی دلیل دو هفته زندان بودم
هیونجین:.......
۷.۷k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.