ادامه نیمه وجود
+ک.. کوک بهم سیلی زد یه قطره اشک از چشم سر خورد
_م.. من. ممن... م. من خواستم نبود بیبی ببخشید
+گریه
_هیششش گریه نکن هوشششش آروممم منو ببخش بیبی باشه
+سرشو تکون داد
_مرسی
_ولی باید به خاطر این لباس بازت تنبیه بشی
+صب با دل درد بدی بیدار شدم کوک یه نامه گذاشته بود گفت
_بیبی ببخشید الان پیشت نیستم هرچی نیاز داشتی به آجوما بگو برات آماده کنه دوست دارم
کوک برگشت
+سلام کوکیییی
_سلام بیبی من چطوره
+خوبم
+کوکیا ببین برات شیر موز درست کردم
_عرررر مرسی عشقم
_م.. من. ممن... م. من خواستم نبود بیبی ببخشید
+گریه
_هیششش گریه نکن هوشششش آروممم منو ببخش بیبی باشه
+سرشو تکون داد
_مرسی
_ولی باید به خاطر این لباس بازت تنبیه بشی
+صب با دل درد بدی بیدار شدم کوک یه نامه گذاشته بود گفت
_بیبی ببخشید الان پیشت نیستم هرچی نیاز داشتی به آجوما بگو برات آماده کنه دوست دارم
کوک برگشت
+سلام کوکیییی
_سلام بیبی من چطوره
+خوبم
+کوکیا ببین برات شیر موز درست کردم
_عرررر مرسی عشقم
۶.۷k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.