ازدواج اجباری پارت ۸۲
#ازدواج_اجباری
پارت 81
لینا : ر..راستش
جیمین
فلج شده
ولی دکترا میگن با یه عمل خوب میشه
اصلا جای نگرانی نیست ..
ات : ف..فلج شدع ؟
لینا : ا..اره
ات :
عیبی نداره
حتی اگرم فلج بشه
من ازش مراقبت میکنم
حتی اگه بدترین ادم دنیا ام باشه
من عاشقشمیمونم..!
لینا : فدات بشم
پدر جیمین : افرین دخترم (منظورش اینکه خیلی تاثیر گذار بود😔😂)
ات :
شما میتونید برید
منپیششمیمونم
لینا : اما تو حامله ای
برای بچت ظرر داره
ات : عیبی نداره
برید من پیشش میمونم
لینا :
باشه ولی مراقب خودت باشیا
خوب ؟
ات : نگران نباشید..
ویو ات :
ساعت 8 شب بود
و لینا و مامان بابای جیمین رفتن
من مونده بودم
تک و تنها
دلم میخاست الانجیمین هوشیار بود..
ولی چه حیف
مینی پارت بود این
پارت 81
لینا : ر..راستش
جیمین
فلج شده
ولی دکترا میگن با یه عمل خوب میشه
اصلا جای نگرانی نیست ..
ات : ف..فلج شدع ؟
لینا : ا..اره
ات :
عیبی نداره
حتی اگرم فلج بشه
من ازش مراقبت میکنم
حتی اگه بدترین ادم دنیا ام باشه
من عاشقشمیمونم..!
لینا : فدات بشم
پدر جیمین : افرین دخترم (منظورش اینکه خیلی تاثیر گذار بود😔😂)
ات :
شما میتونید برید
منپیششمیمونم
لینا : اما تو حامله ای
برای بچت ظرر داره
ات : عیبی نداره
برید من پیشش میمونم
لینا :
باشه ولی مراقب خودت باشیا
خوب ؟
ات : نگران نباشید..
ویو ات :
ساعت 8 شب بود
و لینا و مامان بابای جیمین رفتن
من مونده بودم
تک و تنها
دلم میخاست الانجیمین هوشیار بود..
ولی چه حیف
مینی پارت بود این
۱۴.۹k
۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.