انتقام 2
پارت11
کوک:برای سلامتی تو دوست داشتن من مهم نیست
آت :اوووو تحت تاثیر قرار گرفتم
کوک:بلههه
هر دو زدن زیر خنده
رفتیم خابیدیم
صبح
ویو کوک
کوک:آت آت بیدار شو چرا بیدار نمیشی آت آت
زنگ زدم به آمبولانس ات و بردن بیمارستان
پشت در بودم که دیدم دکتراومد بیرون
دکتر :آقای جئون مممتاسفم ولی ولی خانومتون فوت کردن
تا اینو گفت افتادم زمین ااات آت من مممرده نه نه کوک نه همچین اتفاقی نمیوفته که دیدم تختی اومد بیرون رفتم سمتش که دیدم روش پارچه کشیده شده با دستای لرزون پارچه رو برداشتم که دیدم آت آت من روی اون تخته دستاشو گرفتم که دیدم آت آت من دستاش یخ زده نه نه اون نمرده
کوک : آت آت بیدار شو هوم یادت نمیاد دیشب چی گفتیم میخواستیم بریم یه جای خوب آت من اون جا رو پیدا کردم لطفاً لطفاً بیدار شو آت قول میدم دیگه نگرانت نکنم لطفاً آت (گریه )
فلش بک به دو ساعت بعد
رفتم سر....سردخونه تا جسد بیجون ا...آت برای آخرین بار ببینم آت من آت من افتاده بود روی یه تخت تنش یخ کرده بود لباش کبود شده بود
کوک:نه نه آت اینا شوخیه مگه نه بلند شو دیگه آت ببین حالم بده بلند شو آت (داد و گریه )
کوک:برای سلامتی تو دوست داشتن من مهم نیست
آت :اوووو تحت تاثیر قرار گرفتم
کوک:بلههه
هر دو زدن زیر خنده
رفتیم خابیدیم
صبح
ویو کوک
کوک:آت آت بیدار شو چرا بیدار نمیشی آت آت
زنگ زدم به آمبولانس ات و بردن بیمارستان
پشت در بودم که دیدم دکتراومد بیرون
دکتر :آقای جئون مممتاسفم ولی ولی خانومتون فوت کردن
تا اینو گفت افتادم زمین ااات آت من مممرده نه نه کوک نه همچین اتفاقی نمیوفته که دیدم تختی اومد بیرون رفتم سمتش که دیدم روش پارچه کشیده شده با دستای لرزون پارچه رو برداشتم که دیدم آت آت من روی اون تخته دستاشو گرفتم که دیدم آت آت من دستاش یخ زده نه نه اون نمرده
کوک : آت آت بیدار شو هوم یادت نمیاد دیشب چی گفتیم میخواستیم بریم یه جای خوب آت من اون جا رو پیدا کردم لطفاً لطفاً بیدار شو آت قول میدم دیگه نگرانت نکنم لطفاً آت (گریه )
فلش بک به دو ساعت بعد
رفتم سر....سردخونه تا جسد بیجون ا...آت برای آخرین بار ببینم آت من آت من افتاده بود روی یه تخت تنش یخ کرده بود لباش کبود شده بود
کوک:نه نه آت اینا شوخیه مگه نه بلند شو دیگه آت ببین حالم بده بلند شو آت (داد و گریه )
۲.۵k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.