پارت ۸
که یهو پسره اومد رزی رو گرفت و داشت بزور میبرد که شروع کردم به جیغ و داد کردن رزی هم شروع کرد
جیمین ویو
داشتیم با شوگا جرو بحث می کردیم که صدای جیغ و داد میسو و رزی رو شنیدم با شوگا و رینا رفتیم
میسو ویو
یهو دیدم جیمین و رینا با شوگا دارن میان که داد زدم گفتم :رینا جیمین یونگی
شوگا:میاد سمت میسو جوری که میسو بشنوه *نقش بازی کن..... با صدای بلند. خوبی عشقم( یونگی فرزندم تا دو دیقه پیش داشتی یارو رو میخوردی یونگی:ساکت ادمین کارت رو کن .. چشم)
میسو خشکم زد که دیدم جیمین و یونگی دارن یارو رو میزنن منم و رینا داشتیم به رزی دلداری میدادیم خدایی دلم براش سوخت اما تقصیر خودش نیست که همه عاشقشن هعیی
رینا:نفس عمیق بکش
میسو داشت شونه های رزی رو ماساژ میداد که جیمین نگران پرسید:خوبید حالتون خو..... ههه.. به( با حالت هول و نفس نفس زنان)
رینا :ما همه خوبیم دیگه ما بریم تا رزی بیشتر از اینی که هست کار دستمون نداده
جیمین : مگه دسته رزیه ᥬ😂᭄
میسو:اخه طرفدار زیاد داره
رزی:خفه شید
میسو و رینا :چشم
رینا:بریم
شوگا:میرسونیم تون
میسو: مرسی شما برید پس چون من یه چند تا کار دارم رینا و رزی رو دیگه نمیدونم خدانگهدارتون
یونگی:فازت چیه یه بار خودمونی حرف میزنی یه بار ادبی خدافظ
ج.ر.رز:باییی( جیمین و رینا رزی باهم )
میسو ویو
اصلا دوست نداشتم باهاشون برم خونه پس گفتم کار دارم
(پرش زمانی به دوشنبه )
امروز دومین روز مدرسه است داشتم تو حیات قدم میزدم که یکی پاشو گذاشت
جلو پامو من افتادم
میسو:لنگتو جمع.....( سرش رو اورد بالا که شوگا رو دید)کن
شوگا:نکنم
میسو:منم دفعات بعد اینکارو باهات میکنم....بچه پررو
شوگا:اون روز تو شهر بازی بدادت رسیدم فکر نکن الانم اینطوره
میسو:میخواستی نکنی
شوگا :خیلی رو داری ها
میسو :مرسی نظر لطفه....
رینا:میسووووووووووووووووووووو.... رو هه زهه ی کم.. کش. اه کن( نفس نفس زنان )
میسو :چیشده خوبی..رزی کجاس
رینا:چند نفر اومدن رزی کردن تو ماشین بردن منم هل دادن اونور( با گریه )
میسو : شماره بابای رزی رو داری
رینا :اره هق چطور خق
میسوهمه چیرو برای رینا تعریف کرد
رینا:الهیییی بی رینا بشی رزی الهی بی میسو بشی( مثل مامانا که وقتی بچه شون
میخوره زمین میگن الهیییی مادرت بمیره )
میسو :از خودت مایه بزار چرا از کیسه خلیفه میبخشی
شوگا ویو
میسو همین طور داشت حرف میزد که یه دختره اومد گفت دوستش رو بردن اهمیت ندادم از اونجا دور شدم تا با چیزی که دیدم عملا برگام ریخت
برو پایین.
𓆩😝𓆪 شرطا ۱۰تا کامنت
بابای
جیمین ویو
داشتیم با شوگا جرو بحث می کردیم که صدای جیغ و داد میسو و رزی رو شنیدم با شوگا و رینا رفتیم
میسو ویو
یهو دیدم جیمین و رینا با شوگا دارن میان که داد زدم گفتم :رینا جیمین یونگی
شوگا:میاد سمت میسو جوری که میسو بشنوه *نقش بازی کن..... با صدای بلند. خوبی عشقم( یونگی فرزندم تا دو دیقه پیش داشتی یارو رو میخوردی یونگی:ساکت ادمین کارت رو کن .. چشم)
میسو خشکم زد که دیدم جیمین و یونگی دارن یارو رو میزنن منم و رینا داشتیم به رزی دلداری میدادیم خدایی دلم براش سوخت اما تقصیر خودش نیست که همه عاشقشن هعیی
رینا:نفس عمیق بکش
میسو داشت شونه های رزی رو ماساژ میداد که جیمین نگران پرسید:خوبید حالتون خو..... ههه.. به( با حالت هول و نفس نفس زنان)
رینا :ما همه خوبیم دیگه ما بریم تا رزی بیشتر از اینی که هست کار دستمون نداده
جیمین : مگه دسته رزیه ᥬ😂᭄
میسو:اخه طرفدار زیاد داره
رزی:خفه شید
میسو و رینا :چشم
رینا:بریم
شوگا:میرسونیم تون
میسو: مرسی شما برید پس چون من یه چند تا کار دارم رینا و رزی رو دیگه نمیدونم خدانگهدارتون
یونگی:فازت چیه یه بار خودمونی حرف میزنی یه بار ادبی خدافظ
ج.ر.رز:باییی( جیمین و رینا رزی باهم )
میسو ویو
اصلا دوست نداشتم باهاشون برم خونه پس گفتم کار دارم
(پرش زمانی به دوشنبه )
امروز دومین روز مدرسه است داشتم تو حیات قدم میزدم که یکی پاشو گذاشت
جلو پامو من افتادم
میسو:لنگتو جمع.....( سرش رو اورد بالا که شوگا رو دید)کن
شوگا:نکنم
میسو:منم دفعات بعد اینکارو باهات میکنم....بچه پررو
شوگا:اون روز تو شهر بازی بدادت رسیدم فکر نکن الانم اینطوره
میسو:میخواستی نکنی
شوگا :خیلی رو داری ها
میسو :مرسی نظر لطفه....
رینا:میسووووووووووووووووووووو.... رو هه زهه ی کم.. کش. اه کن( نفس نفس زنان )
میسو :چیشده خوبی..رزی کجاس
رینا:چند نفر اومدن رزی کردن تو ماشین بردن منم هل دادن اونور( با گریه )
میسو : شماره بابای رزی رو داری
رینا :اره هق چطور خق
میسوهمه چیرو برای رینا تعریف کرد
رینا:الهیییی بی رینا بشی رزی الهی بی میسو بشی( مثل مامانا که وقتی بچه شون
میخوره زمین میگن الهیییی مادرت بمیره )
میسو :از خودت مایه بزار چرا از کیسه خلیفه میبخشی
شوگا ویو
میسو همین طور داشت حرف میزد که یه دختره اومد گفت دوستش رو بردن اهمیت ندادم از اونجا دور شدم تا با چیزی که دیدم عملا برگام ریخت
برو پایین.
𓆩😝𓆪 شرطا ۱۰تا کامنت
بابای
۴.۱k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.