گفت: زیاد که غمگین شدم، پناه می برم به دلخوشی های کوچک در
گفت: زیاد که غمگین شدم، پناه میبرم به دلخوشیهای کوچک در دسترس، گاهی به موسیقی و گاهی چای و گاهی یک نارنگی در انتظار پوست کندهشدن...
گفت: مشکلات و سختیها آدم را سرسخت میکنند، مثلا من پیش از آنکه در اقیانوس متلاطم مشکلات گرفتار شوم، فکرش را هم نمیکردم که میتوانم چقدر قوی باشم و تا چه اندازه قادرم دوام بیاورم.
من فکر میکنم آدمهای شکستخورده و اندوهگین، احساس خوشبختیِ عمیقتری را تجربه میکنند؛ باید خیلی زمین خوردهباشی که قدرِ ایستادن را بدانی و باید خیلی سقوط کردهباشی تا به کمترین پریدنی، عمیقا ذوق کنی...
-نرگس صرافیان طوفان
گفت: مشکلات و سختیها آدم را سرسخت میکنند، مثلا من پیش از آنکه در اقیانوس متلاطم مشکلات گرفتار شوم، فکرش را هم نمیکردم که میتوانم چقدر قوی باشم و تا چه اندازه قادرم دوام بیاورم.
من فکر میکنم آدمهای شکستخورده و اندوهگین، احساس خوشبختیِ عمیقتری را تجربه میکنند؛ باید خیلی زمین خوردهباشی که قدرِ ایستادن را بدانی و باید خیلی سقوط کردهباشی تا به کمترین پریدنی، عمیقا ذوق کنی...
-نرگس صرافیان طوفان
۵.۶k
۲۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.