عشق بی پروا پارت ۱۳
۹دیانا:یه لباس انتخاب کروم و خریدیم
و رفتیم خونه
ارسلان:دیانا
دیانا:جانم
ارسلان:میشه تو غذا درست کنی
دیانا:اره...... ولی چرا
ارسلان:میخوام دستپخت زنم رو بخورم
دیانا:باش
رعکم غذا پختم بهترین غذایی که بلد بود پاستا بود پختم و سرو کردم
ارسلااان ببا شامم
ارسلان:اومدم
اوهه دیانا مطمعا هستی ابنا رو تو درست کردی
دیانا:بله
بخور تا سرد نشده وگرنه نمیشه خورد
ارسلان باشه
فردا......
دیانا:صبح بیدار شدم ارسلان نبود باند شدم بالای تخت یه گل بود برداشتم بوش کردم پاشوم تخت رو مرتب کردم رفتم اشپز خونه رو یخچال نامه بود نوشته بود
سلام صبح بخبر قشنگم من رفتم شرکت و تو هم تا ۲ بیدار شو کلاس داریی مبام دنبالت مراقب قشنگیات باش ارسلان
دبانا:ثبحانه خوردم و داشتم ناهار درست میکردم ۱ بود رفتم اماده شم رفتم بالا یه مانتوی کرم عروسکی یه شال مشکی یه شلوار چاک دار مشکی با یه جوردن کرم پوشیدم
ببخشبد کم شد چون برق رفت نتم هم تهشه و نمیتونم نت بخرم بابام گوشیش خاموش شد نمیتونه واسم نت بزنه😑🥺
و رفتیم خونه
ارسلان:دیانا
دیانا:جانم
ارسلان:میشه تو غذا درست کنی
دیانا:اره...... ولی چرا
ارسلان:میخوام دستپخت زنم رو بخورم
دیانا:باش
رعکم غذا پختم بهترین غذایی که بلد بود پاستا بود پختم و سرو کردم
ارسلااان ببا شامم
ارسلان:اومدم
اوهه دیانا مطمعا هستی ابنا رو تو درست کردی
دیانا:بله
بخور تا سرد نشده وگرنه نمیشه خورد
ارسلان باشه
فردا......
دیانا:صبح بیدار شدم ارسلان نبود باند شدم بالای تخت یه گل بود برداشتم بوش کردم پاشوم تخت رو مرتب کردم رفتم اشپز خونه رو یخچال نامه بود نوشته بود
سلام صبح بخبر قشنگم من رفتم شرکت و تو هم تا ۲ بیدار شو کلاس داریی مبام دنبالت مراقب قشنگیات باش ارسلان
دبانا:ثبحانه خوردم و داشتم ناهار درست میکردم ۱ بود رفتم اماده شم رفتم بالا یه مانتوی کرم عروسکی یه شال مشکی یه شلوار چاک دار مشکی با یه جوردن کرم پوشیدم
ببخشبد کم شد چون برق رفت نتم هم تهشه و نمیتونم نت بخرم بابام گوشیش خاموش شد نمیتونه واسم نت بزنه😑🥺
۳.۹k
۱۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.