فیک بی اهمیت پارت ۸
×ات نه(بیجون)
دکتر: اقا لطفا آروم باشید
*لطفا بیا برو امضا کن فقط امضای تو مونده اگه میخوای ات هق ..هق نمیره برو لطفا هق هق قه قهقهقهقهقهقههققققق
!پسرم لطفا برو خواهش میکنم
×هق هق ...هق باشه
چان رفت و برگه رو امضا کرد
دکترا لباس اتاق عمل پوشیدن و سریع رفتن اتاق عمل
بعد تقریبا ۳ ساعت
یه دکتر با عجله از اتاق عمل اومد بیرون
چان سریع دوید پیشش
×دکتر چیشده حال ات چطوره؟
دکتر: لطفا وقتمو نگیرید آقای بنگ زیاد وقت نداریمباید برمو نیروی پشتیبان بیارم
×چرا؟
دکتر سریع دوید و رفت نیروی پشتیبان خبر کرد
پدر و مادر ات و چان اومدن
*" چیشده حال ات چطورههههه
!=پسرم چیشده آروم باش
چان همهچیز رو تعریف کرد
مامان ات حالش بد شد
=برو عزیزم استراحت کن ما حواسمون به ات هست
پرش زمانی به ۱ ساعت بعد
دکترا از اتاق عمل اومدن
دکتر:متأسفیم
× چی شدهههههه
دکتر:به احتمال زیاد فراموشی میگیره خانم چان ات
شرطا:
لایک:۱۵
کامنت:۱۰
دکتر: اقا لطفا آروم باشید
*لطفا بیا برو امضا کن فقط امضای تو مونده اگه میخوای ات هق ..هق نمیره برو لطفا هق هق قه قهقهقهقهقهقههققققق
!پسرم لطفا برو خواهش میکنم
×هق هق ...هق باشه
چان رفت و برگه رو امضا کرد
دکترا لباس اتاق عمل پوشیدن و سریع رفتن اتاق عمل
بعد تقریبا ۳ ساعت
یه دکتر با عجله از اتاق عمل اومد بیرون
چان سریع دوید پیشش
×دکتر چیشده حال ات چطوره؟
دکتر: لطفا وقتمو نگیرید آقای بنگ زیاد وقت نداریمباید برمو نیروی پشتیبان بیارم
×چرا؟
دکتر سریع دوید و رفت نیروی پشتیبان خبر کرد
پدر و مادر ات و چان اومدن
*" چیشده حال ات چطورههههه
!=پسرم چیشده آروم باش
چان همهچیز رو تعریف کرد
مامان ات حالش بد شد
=برو عزیزم استراحت کن ما حواسمون به ات هست
پرش زمانی به ۱ ساعت بعد
دکترا از اتاق عمل اومدن
دکتر:متأسفیم
× چی شدهههههه
دکتر:به احتمال زیاد فراموشی میگیره خانم چان ات
شرطا:
لایک:۱۵
کامنت:۱۰
۵.۵k
۰۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.