فیک مرد جذاب من. پارت ۳
ویو لونا
که یهو دیدم
همون پسره که تو کافه بود توی باره
لونا:ازونا این همون پسره نیست که توی کافه بود همون مافیاهه
ازونا:وایسا ببینم ...... اااا..چرا چرا خودشه
لونا: وای ریدمممم برگردیم خونهههه
ازونا: ما چیکار اونا داریم بیا بریم خوش گذرونیییی
لونا: ازونا اگه اون پسره من رو ببینهمن رو میکوشهههه هوفففففف
ازونا: بیا الان میرم یکجایی میشینم که نتونه ما رو ببینه
لونا: اوکیییی .......... .
ویو ازونا
رفتیم یه جایی نشستیم که یکم اون پسره بتونه مارو ببینه تازه اون پسره کیه پیشش چقددد کراشهههه
ازونا: لونا لونااا
لونا: هااااا صگ بنال..
ازونا: اون پسره کیه ک مشکی پوشیده خیلی کراشههههه بنظرت دوست اون پیرهن سفیدستتت
لونا: نمیدونم شاید آره شاید نه......... .
همه داشتن میرقصیدن
همه مست بودن درحال الکل خوردن و ایناااا
پیشخدمته : چی میل دارید؟؟
ازونا: یه الکل صگی ۹۰ درصد
لونا: یه آبجو 🍺
چند مینی بعدددد
از زبان راوی
ازونا لکلش رو خورد و مست مست بود در حدی که نمیدونست داره چکار میکنه لونا هم که خیلی کم مست بود در حدی که مدونست داره چکار میکنه
ویو لونا
حالم گرفته بود
ازونا: لونااا... میخوام.. یه. من کاری.... کنیممم...(مسته مثلا)
لونا: میخوای چکار کنی هاااا پاشو بدووو
ازونا پاشود و شروع به مسخره بازی در آوردن کرد
منم شروع به خندیدن کردم درحد مرگگگ
بعد یهو دیدم که اون پسر تو کافه ای آمد تو صورتم
پسره:چه بوی خوبی داری
لونا: گمشو انورررر ایشششش
پسره: تو همون دختره ای هستی که قهوه ریخت روم نهه؟؟
لونا: ارههع چراا
که یهو بهم گفت
بقیش پارت بعدد
لایک و کامنت یادت نره خشملییی ♥️♥️♥️♥️♥️🍪
که یهو دیدم
همون پسره که تو کافه بود توی باره
لونا:ازونا این همون پسره نیست که توی کافه بود همون مافیاهه
ازونا:وایسا ببینم ...... اااا..چرا چرا خودشه
لونا: وای ریدمممم برگردیم خونهههه
ازونا: ما چیکار اونا داریم بیا بریم خوش گذرونیییی
لونا: ازونا اگه اون پسره من رو ببینهمن رو میکوشهههه هوفففففف
ازونا: بیا الان میرم یکجایی میشینم که نتونه ما رو ببینه
لونا: اوکیییی .......... .
ویو ازونا
رفتیم یه جایی نشستیم که یکم اون پسره بتونه مارو ببینه تازه اون پسره کیه پیشش چقددد کراشهههه
ازونا: لونا لونااا
لونا: هااااا صگ بنال..
ازونا: اون پسره کیه ک مشکی پوشیده خیلی کراشههههه بنظرت دوست اون پیرهن سفیدستتت
لونا: نمیدونم شاید آره شاید نه......... .
همه داشتن میرقصیدن
همه مست بودن درحال الکل خوردن و ایناااا
پیشخدمته : چی میل دارید؟؟
ازونا: یه الکل صگی ۹۰ درصد
لونا: یه آبجو 🍺
چند مینی بعدددد
از زبان راوی
ازونا لکلش رو خورد و مست مست بود در حدی که نمیدونست داره چکار میکنه لونا هم که خیلی کم مست بود در حدی که مدونست داره چکار میکنه
ویو لونا
حالم گرفته بود
ازونا: لونااا... میخوام.. یه. من کاری.... کنیممم...(مسته مثلا)
لونا: میخوای چکار کنی هاااا پاشو بدووو
ازونا پاشود و شروع به مسخره بازی در آوردن کرد
منم شروع به خندیدن کردم درحد مرگگگ
بعد یهو دیدم که اون پسر تو کافه ای آمد تو صورتم
پسره:چه بوی خوبی داری
لونا: گمشو انورررر ایشششش
پسره: تو همون دختره ای هستی که قهوه ریخت روم نهه؟؟
لونا: ارههع چراا
که یهو بهم گفت
بقیش پارت بعدد
لایک و کامنت یادت نره خشملییی ♥️♥️♥️♥️♥️🍪
۵.۰k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.