عاشقِ عطرِ توام
عاشقِ عطرِ توام
مثلِ بویِ هجرت در پرِ شاپرکان ،
مثلِ بویِ گندم
هنگامه یِ چیدن از خوشه یِ خواب،
مثلِ رایحه یِ باد
وقت وزیدن بر پیکرِ صبح،
عاشقِ رویِ توام
همچو آینه یِ قدّی به تندیسه یِ تو،
همچو دیدنِ مهتاب
به چشمِ ستاره ها،
همچو آمدنِ یارِ سفر کرده
به چشمانِ معشوقه یِ خویش،
عاشقِ آوایِ توام
مثلِ محراب وُ نماز
در آوازِ موذن به اذان،
مثلِ صدایِ شبنم رو تنِ نرمِ گیاه،
همچو ساعت به تنِ ثانیه ها
من همه درگیرِ توام
تا زمان واپسین نفسش را بکشد
عاشقت می مانم
مثلِ بویِ هجرت در پرِ شاپرکان ،
مثلِ بویِ گندم
هنگامه یِ چیدن از خوشه یِ خواب،
مثلِ رایحه یِ باد
وقت وزیدن بر پیکرِ صبح،
عاشقِ رویِ توام
همچو آینه یِ قدّی به تندیسه یِ تو،
همچو دیدنِ مهتاب
به چشمِ ستاره ها،
همچو آمدنِ یارِ سفر کرده
به چشمانِ معشوقه یِ خویش،
عاشقِ آوایِ توام
مثلِ محراب وُ نماز
در آوازِ موذن به اذان،
مثلِ صدایِ شبنم رو تنِ نرمِ گیاه،
همچو ساعت به تنِ ثانیه ها
من همه درگیرِ توام
تا زمان واپسین نفسش را بکشد
عاشقت می مانم
۵.۹k
۰۱ مهر ۱۴۰۲