پارت سوم (استاد من)
پارت سوم
گفتن: استاد کیم و خانم پارک ، دیدم رقیبم استاد کیم هست باورم نمیشد تو ی روز سه بار باهم برخورد کنیم
(استاد_ ، من+)
_جوجه ماشینی
وات د هک این الان چی گفت؟
+جوجه رو اخر پاییز میشمورن
بازی شرو شد ۳ دور بود اولین دور استاد برد سری بعدیم استاد برد دیگ داشتم دیوونه میشدم با حرص توپ رو با راکت پرت کردم یهو توپ با شتاب خورد توی صورت استاد(الهی دستت بشکنه)
منو بچه ها از خنده پخش زمین شدیم استاد ی دستشو گذاشت رو صورتش با حرص نگاهم میکرد
خیلی عصبی بود سری اخر من بردم😌
انقدر عصبی بود که از گوش و دماغش دود میومد خدا رحمتم کنه اگه ی جا تنها گیرم بیاره حتما میکشتم
ظهر
در خونه رو باز کردم یهو جیمین از پشت بغلم کرد سکته کردم
گفت:سلام خواهر خوشگلم
گفتم:سلام داداش وحشیم نزدیک بود سکتم بدی
گفت:حقت بود خواهر منگلم
گفتم:😶😐
گفتم:مامان و بابا کجان؟
گفت:بابا خوابه و مامانم بیرون
گفتم:عشقم؟
.....
گفتم:عزیزم؟
.....
گفتم:زندگیم؟
گفت:بنال ببینم باز چی میخوای دوباره مهربون شدی
گفتم:😐😶واقعا برات متاسفم ولی اشکال نداره میبخشمت حالا ولش ...
گفت:بگووو...
گفتم:داداش گلم ی چیزی شده ی اتفاقی افتاده
گفت:بگو چیشده؟ باز چه دست گلی اب دادی؟
گفتم:این سری دست گل اب ندادم ، کلا ی باغ گلو اب دادم🤣😌😌😌
گفت:مرض بنال ببینم چه غلطی کردی وحشی
گفتم:امروز صبح با ی ادم بیشعور تصادف کردم و ماشینم نصفش رفت میشه ماشینتو بهم قرض بدی؟
.....
گفتم:داداشیییی؟
.....
گفتم:عشق ابجی؟لدفن.....
تا پارت بعد بای😶👋
گفتن: استاد کیم و خانم پارک ، دیدم رقیبم استاد کیم هست باورم نمیشد تو ی روز سه بار باهم برخورد کنیم
(استاد_ ، من+)
_جوجه ماشینی
وات د هک این الان چی گفت؟
+جوجه رو اخر پاییز میشمورن
بازی شرو شد ۳ دور بود اولین دور استاد برد سری بعدیم استاد برد دیگ داشتم دیوونه میشدم با حرص توپ رو با راکت پرت کردم یهو توپ با شتاب خورد توی صورت استاد(الهی دستت بشکنه)
منو بچه ها از خنده پخش زمین شدیم استاد ی دستشو گذاشت رو صورتش با حرص نگاهم میکرد
خیلی عصبی بود سری اخر من بردم😌
انقدر عصبی بود که از گوش و دماغش دود میومد خدا رحمتم کنه اگه ی جا تنها گیرم بیاره حتما میکشتم
ظهر
در خونه رو باز کردم یهو جیمین از پشت بغلم کرد سکته کردم
گفت:سلام خواهر خوشگلم
گفتم:سلام داداش وحشیم نزدیک بود سکتم بدی
گفت:حقت بود خواهر منگلم
گفتم:😶😐
گفتم:مامان و بابا کجان؟
گفت:بابا خوابه و مامانم بیرون
گفتم:عشقم؟
.....
گفتم:عزیزم؟
.....
گفتم:زندگیم؟
گفت:بنال ببینم باز چی میخوای دوباره مهربون شدی
گفتم:😐😶واقعا برات متاسفم ولی اشکال نداره میبخشمت حالا ولش ...
گفت:بگووو...
گفتم:داداش گلم ی چیزی شده ی اتفاقی افتاده
گفت:بگو چیشده؟ باز چه دست گلی اب دادی؟
گفتم:این سری دست گل اب ندادم ، کلا ی باغ گلو اب دادم🤣😌😌😌
گفت:مرض بنال ببینم چه غلطی کردی وحشی
گفتم:امروز صبح با ی ادم بیشعور تصادف کردم و ماشینم نصفش رفت میشه ماشینتو بهم قرض بدی؟
.....
گفتم:داداشیییی؟
.....
گفتم:عشق ابجی؟لدفن.....
تا پارت بعد بای😶👋
۶.۰k
۱۵ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.