فیک شوگا
فیک شوگا
پارت آخر
__________________________
سوار ماشین شدم و برگشتم سمت بیمارستان
رفتم پیش دکتر ات
+سلام
●سلام
+اومدم درباره ات صحبت کنم ....کی قراره مرخص بشه؟
● هم امروز میتونی مرخص کنی هم فردا
+باشه...ممنونم🙂
●خواهش میکنم
+خدافظ
●خدافظ
از اتاق دکتر اومدم بیرون میخواستم که ات رو فردا مرخص کنم تا حالش بیشتر بشه.
"فردا"
ات رو مرخص کردمو رفتیم خونه وقتی رسیدیم کاترین و جلوی در دیدم .
از ماشین پیاده شدیم . کاترین اومد سمتمون
+اینجا چی میخوای ....مگه نگفتم گورتو گم کن
♡ شوگا بزار یه دفعه همه چیو تموم کنیم ...بیا بریم تو
رفتیم تو ...ات و من نشستیم کنار هم کاترینم نشست روبه رو مون
♡ خب میخوام یه دفعه همه چی رو بهت بگم پس خوب گوش کن....من هیچ وقت بیخیال شوگا نمیشم و نمیزارم با تو ازدواج کنه پس اینو یادت باشه از زندگی من برو بیرون هیچ وقتم کاری به کارم نداشته باش ....
فهمیدی.
□ یه روزی انتقاممو ازت میگیرم ات منتظر اون روز باش
+تو هیچ غلطی نمیکنی چون تا چن وقت دیگه قراره
تو زندان بخوابی
□یعنی چی
+یعنی اینکه من ازت شکایت کردم ....به جرم این که با امضای من خیلی قرارداد امضا کردی ....اما من انقد کارم درسته که آدمی مثل تو نمیتونه کاری کنه .
کاترین از جاش بلند شد و رفت .
♡ واقعا یه همچین کاری کردی
+ ارع
♡ اما تو که همش پیش من بودی چجوری
+ خب دیه منم دوستایی دارم که.....
نذاشت حرفمو ادامه بدمو لبامو بوسید و منم همراهیش کردم .
"پایان"
~~~~~~~~~~~
خب میدونم تهشو گند زدم اما ببخشین دیه .
لایک و کامنت یادتون نره. 💜
مرسی😇
پارت آخر
__________________________
سوار ماشین شدم و برگشتم سمت بیمارستان
رفتم پیش دکتر ات
+سلام
●سلام
+اومدم درباره ات صحبت کنم ....کی قراره مرخص بشه؟
● هم امروز میتونی مرخص کنی هم فردا
+باشه...ممنونم🙂
●خواهش میکنم
+خدافظ
●خدافظ
از اتاق دکتر اومدم بیرون میخواستم که ات رو فردا مرخص کنم تا حالش بیشتر بشه.
"فردا"
ات رو مرخص کردمو رفتیم خونه وقتی رسیدیم کاترین و جلوی در دیدم .
از ماشین پیاده شدیم . کاترین اومد سمتمون
+اینجا چی میخوای ....مگه نگفتم گورتو گم کن
♡ شوگا بزار یه دفعه همه چیو تموم کنیم ...بیا بریم تو
رفتیم تو ...ات و من نشستیم کنار هم کاترینم نشست روبه رو مون
♡ خب میخوام یه دفعه همه چی رو بهت بگم پس خوب گوش کن....من هیچ وقت بیخیال شوگا نمیشم و نمیزارم با تو ازدواج کنه پس اینو یادت باشه از زندگی من برو بیرون هیچ وقتم کاری به کارم نداشته باش ....
فهمیدی.
□ یه روزی انتقاممو ازت میگیرم ات منتظر اون روز باش
+تو هیچ غلطی نمیکنی چون تا چن وقت دیگه قراره
تو زندان بخوابی
□یعنی چی
+یعنی اینکه من ازت شکایت کردم ....به جرم این که با امضای من خیلی قرارداد امضا کردی ....اما من انقد کارم درسته که آدمی مثل تو نمیتونه کاری کنه .
کاترین از جاش بلند شد و رفت .
♡ واقعا یه همچین کاری کردی
+ ارع
♡ اما تو که همش پیش من بودی چجوری
+ خب دیه منم دوستایی دارم که.....
نذاشت حرفمو ادامه بدمو لبامو بوسید و منم همراهیش کردم .
"پایان"
~~~~~~~~~~~
خب میدونم تهشو گند زدم اما ببخشین دیه .
لایک و کامنت یادتون نره. 💜
مرسی😇
۱۶.۵k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.