ولاگ~وانیا و دارلا~
وانیا:خب خب سلام بچه هاااا چطوریدددد؟
به این ولاگ خوش اومدین لالااا
قراره بریم خریدددد
*همین لحظه دارلا میاد و میبینه وانیا یه نیم تنه و یه دامن کوتاه پوشیده
دارلا: سلام بچه ها چطورین؟!،ام ما یک لحظه ولاگو قطع میکنیم..وانیا بیا کارت دارم
وانیا:بیسمالله بیسمالله ینی چیکارم داره؟😭 < وانیا مظلوم >
*دارلا لباس و دامن وانیا رو از تن وانیا در میاره و یه لباس بلند صورتی کیوت میکنه تنش تا کسی بدنشو نبینه و لب وانیا رو بوس میکنه و میگه:الان خوشگل تری دخترم،نمیخوام کسی جز من تورو با این لباسا ببینه
وانیا:عجب مامیعلی ای دارمم همش گوشته 💆🏻♀️😂
*ادامه ولاگو ظبط میکنن
دارلا:ببخشید بچه هاا بیاین بریم بیرون واسه ی خریددددد
*وارد یه مغازه میشن و وانیا از یه ست نیم تنه با دامنش خوشش میاد
وانیا:این چه خوشملهه میخوام بخرمششش
دارلا:در صورتی اجازه داری بخریش که فقط جلوی خودمم بپوشیش خب؟
وانیا:یااااا < ذوب شدن >
*دارلا اون ست رو واسه وانیا میخره و وانیا خیلی ذوق میکنه
وانیا : گایز من خریدمو کردممم ولی هنوز چیزای زیادی کم دارم
*وانیا و دارلا وارد یه عروسک فروشی میشن
وانیا : گایز من برم کارت دارلا رو خالی کنم < خنده های شیطانی > میخوام یه عالمه عروسک بخرمممصمصمصمصم
*یک ساعت بعد
دارلا : وانیا هزارتا عروسک خریده که اصن نمیشه توی اتاقش جاشون داد نمیدونم این همه عروسکو واسه چیش میخواد < وانیا کودک درونش خیلی فعاله >
*وانیا یه نگاهی به دارلا میندازه و یه لبخند مرموز میزنه و یچیزی زیر لب میگه
دارلا : گایز ما ولاگو قطع میکنیم ایشالا ادامش پارت بعد الان میخوام وانیارو ببرم خونه واسش شیک توت فرنگی درست کنم
وانیا : وانیز و نیلیز فعلا خدافظظظظ 💁🏻♀️
#دارلا
#وانیا
به این ولاگ خوش اومدین لالااا
قراره بریم خریدددد
*همین لحظه دارلا میاد و میبینه وانیا یه نیم تنه و یه دامن کوتاه پوشیده
دارلا: سلام بچه ها چطورین؟!،ام ما یک لحظه ولاگو قطع میکنیم..وانیا بیا کارت دارم
وانیا:بیسمالله بیسمالله ینی چیکارم داره؟😭 < وانیا مظلوم >
*دارلا لباس و دامن وانیا رو از تن وانیا در میاره و یه لباس بلند صورتی کیوت میکنه تنش تا کسی بدنشو نبینه و لب وانیا رو بوس میکنه و میگه:الان خوشگل تری دخترم،نمیخوام کسی جز من تورو با این لباسا ببینه
وانیا:عجب مامیعلی ای دارمم همش گوشته 💆🏻♀️😂
*ادامه ولاگو ظبط میکنن
دارلا:ببخشید بچه هاا بیاین بریم بیرون واسه ی خریددددد
*وارد یه مغازه میشن و وانیا از یه ست نیم تنه با دامنش خوشش میاد
وانیا:این چه خوشملهه میخوام بخرمششش
دارلا:در صورتی اجازه داری بخریش که فقط جلوی خودمم بپوشیش خب؟
وانیا:یااااا < ذوب شدن >
*دارلا اون ست رو واسه وانیا میخره و وانیا خیلی ذوق میکنه
وانیا : گایز من خریدمو کردممم ولی هنوز چیزای زیادی کم دارم
*وانیا و دارلا وارد یه عروسک فروشی میشن
وانیا : گایز من برم کارت دارلا رو خالی کنم < خنده های شیطانی > میخوام یه عالمه عروسک بخرمممصمصمصمصم
*یک ساعت بعد
دارلا : وانیا هزارتا عروسک خریده که اصن نمیشه توی اتاقش جاشون داد نمیدونم این همه عروسکو واسه چیش میخواد < وانیا کودک درونش خیلی فعاله >
*وانیا یه نگاهی به دارلا میندازه و یه لبخند مرموز میزنه و یچیزی زیر لب میگه
دارلا : گایز ما ولاگو قطع میکنیم ایشالا ادامش پارت بعد الان میخوام وانیارو ببرم خونه واسش شیک توت فرنگی درست کنم
وانیا : وانیز و نیلیز فعلا خدافظظظظ 💁🏻♀️
#دارلا
#وانیا
۱۷۰
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.