خود افتاده گریه نمیکند

خلاصه قسمت 6🤍🧿
آلیز دید توگچه چه می کند و به همه خبر ازدواجش با سرکان را داد. آلیز که سعی می کند در هر شرایطی روی پاهای خود بایستد، شدت اتفاق را درک می کند.
دوستان آلیز شوکه شده اند. آنها نمی توانند بفهمند که چرا آلیز ازدواج خود را پنهان کرد و چرا توگچه این کار را کرد. آلیز در مقابل دوستانش شرمنده است، اما در عین حال از توگچا بسیار آزرده و عصبانی است. اما اگر عذرخواهی کند او را می بخشد.
نورتین و سینم همچنین متقاعد شده اند که آلیز شروع به تغییر کرده است و تصمیم گرفتند برای نامزدی آماده شوند. نمی دانم آیا آلیز "اینقدر" تغییر کرده است؟
در همین حال، آلیز سعی می کند کادیر را با تلاش برای بیرون راندن او از خانه ای که تمام وقت خود را در آن می گذراند، به روزهای خوش گذشته خود بازگرداند. او مصمم است که او را با همکاران سابقش دوباره متحد کند. در حالی که سعی می کند کادیر را برای شرکت در مراسم اهدای جوایز به خاطر دستاوردهای گذشته خود صحبت کند، او شک نمی کند که قرار است از یک راز بزرگ پرده برداری کند. وقتی آلیز فکر می کند که تمام خانواده دوباره متحد می شوند به چه چیزی منجر می شود؟
ᚐᚑᚑᚒᚒᚓᚓᚔ✦ᚔᚓᚓᚒᚒᚑᚑᚐ
@kendi_dusen_agalamaz
دیدگاه ها (۰)

عاشق کلیپ هستی و دنبال پیج هستی؟پیج زیر رو دنبال کنید@s35675...

آیبر

خود افتاده گریه نمیکند

جمع کراشلریم

آبان هم رسید🍁🍂با کوله باری پر از باد و برگ های نارنجی با حال...

بسم الله الرحمن الرحیم دعا برای نیل به حیات طیّبه :گفتند بیا...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط