دختر گوجو پارت : ۱۳
بیمارستان **
پرستار : ۶ تا بیمار اورژانسی داریم
دکتر : علت بیهوشی ؟
پرستار: متاسفانه نمیدونم فقط همشون تو وسط حال افتاده بودن و فقط بچه سالم بود
دکتر : یکیشون رفته تو کما درسته ؟
پرستار: درسته
مگومی: فقط منو این بچه سالم هستیم
پرستار : شما نمیدونید چه اتفاقی افتاد؟
مگومی: والا نمیدونم
۲ ساعت بعد ***
گوجو: * بهوش اومدن * وای .. کمرم ... سرم .. بچم حالش .. خوبه ؟
مگومی : زر مفت بزنید میگم اکینا یه بمب دیگه___
حاج اقا : عنبر نسا آوردم!
مگومی: جون !
سوکونا : عنبر.. نسا چه کوفتیه؟ * بهوش اومدن *
می می : گوه ..شتر* بهوش اومدن*
یوجی : اکینا سان .. چرا اخه؟؟ * بهوش اومدن*
نوبارا: هنوز بوش تو دماغمه
گوجو: یوتا .. هنوز بهوش نیومده؟؟
مگومی : نه اون داره کم کم میره پیشه ازراعیل
حاج اقا: بزارید عنبر نسا دود کنم خوب میشید
کسی روغن بنفشه داره؟؟
نانامی: گوجو.. خدا ... لعنتت کنه..با اون بچه .. داریت
گوجو: ببین پدر جان نری بیرون با گسترش قلمرو تبدیلت میکنم به روغن بنفشه ها!
یوتا: گ..گوجو س.سنسه .. تف تو گورت
مگومی نوبارا یوجی می می سوکونا :* کف زدن*
اکینا: یه جوری الان خودمو لوس میکنم به گوه خوردن بیوفتید بسم الله: ب..با..با
ع..عمو.. س.سوک.کونا
سوکونا: * در حال گاز گرفتن کفش مگومی از شدت ناز بود اکینا *
گوجو: جونممممم عزیز دلممم بیا بابایی بغلت کنه
* گوجو از روی تخت بلند شد و اکینا رو بغل کرد ، اکینا اروم اروم میتونست تاتی تاتی راه بره *
گوجو : واییییییییییی بچمو نگاه کنیییدددددددددددددددد
حاج اقا : چشم حسود دور بشه الهی
پرستار : ۶ تا بیمار اورژانسی داریم
دکتر : علت بیهوشی ؟
پرستار: متاسفانه نمیدونم فقط همشون تو وسط حال افتاده بودن و فقط بچه سالم بود
دکتر : یکیشون رفته تو کما درسته ؟
پرستار: درسته
مگومی: فقط منو این بچه سالم هستیم
پرستار : شما نمیدونید چه اتفاقی افتاد؟
مگومی: والا نمیدونم
۲ ساعت بعد ***
گوجو: * بهوش اومدن * وای .. کمرم ... سرم .. بچم حالش .. خوبه ؟
مگومی : زر مفت بزنید میگم اکینا یه بمب دیگه___
حاج اقا : عنبر نسا آوردم!
مگومی: جون !
سوکونا : عنبر.. نسا چه کوفتیه؟ * بهوش اومدن *
می می : گوه ..شتر* بهوش اومدن*
یوجی : اکینا سان .. چرا اخه؟؟ * بهوش اومدن*
نوبارا: هنوز بوش تو دماغمه
گوجو: یوتا .. هنوز بهوش نیومده؟؟
مگومی : نه اون داره کم کم میره پیشه ازراعیل
حاج اقا: بزارید عنبر نسا دود کنم خوب میشید
کسی روغن بنفشه داره؟؟
نانامی: گوجو.. خدا ... لعنتت کنه..با اون بچه .. داریت
گوجو: ببین پدر جان نری بیرون با گسترش قلمرو تبدیلت میکنم به روغن بنفشه ها!
یوتا: گ..گوجو س.سنسه .. تف تو گورت
مگومی نوبارا یوجی می می سوکونا :* کف زدن*
اکینا: یه جوری الان خودمو لوس میکنم به گوه خوردن بیوفتید بسم الله: ب..با..با
ع..عمو.. س.سوک.کونا
سوکونا: * در حال گاز گرفتن کفش مگومی از شدت ناز بود اکینا *
گوجو: جونممممم عزیز دلممم بیا بابایی بغلت کنه
* گوجو از روی تخت بلند شد و اکینا رو بغل کرد ، اکینا اروم اروم میتونست تاتی تاتی راه بره *
گوجو : واییییییییییی بچمو نگاه کنیییدددددددددددددددد
حاج اقا : چشم حسود دور بشه الهی
۴.۵k
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.