محافظ من~ ⁴
محافظمن~ ⁴
(خیلی یهویی گفتم یه پارت بزارم🎀)
ته ـ نکنه مرده؟؟
کوک ـ ربونتو گاز بگیررر
ته ـ اخه گفت خوابش سبکهه
کوک ـ اصلا،اهه بریم ببینیم؟
ته ـ کو.نمونو پاره میکنه
کوک ـ باشـ..صدای گوشی نمیاد؟
ته ـ چرا..ارهه از اتاق اتسس
اتویو
با احساس تکون خوردن زمین از خواب بیدار شدم
با حالت گیجی اطرافمو نگاه کردم، نگاهم به زمین افتاد..
این دوتا منگل اینجا چیکار میکنن؟؟؟ وای من لباس ندارممم(خواهرمون کـ.صخله شبا با لباس زیر میکپه🥰🎀) پتو ور کشیدم روی بدنم
ات ـ شما دوتا اینجا چه گوهی میخورین؟ "داد، عصبی"
کوک ـ سـ..سلام
ته ـ الان وقت سلامه اسکل؟ ببخشید گوشیت زنگ میخورد اومدیم ببینیم که..
ات ـ به شماها چه ربطی داره که گوشیم زنگ میخورد؟؟
کوک ـ اخه صداش بلند بود و گفته بودین با کوچیکترین صدا..
ات ـ نظرتون چیه گمشین بیرون؟ "لبخند عصبی"
ته ـ مثبته خانوم، شب بخیر"محو شد"
کوک ـ شب بدون سروصدایی داشته باشین"اینم محو شد"
ات ـ آیشششش "خوابید"
"فرداصبح"
با احساس زلزلهی شدید مثل برق گرفته ها بلند شدم
ات ـ چخبرهه چیشدهه
چشمم افتاد به اجوما، داشت از خنده جر میخورد
ات ـ اجوما این چه عادتیه نمیگین میرینم تو خودم؟
اجوما ـ بخاطر همین خوش میگذره"خنده"
ات ـ یاااا
اجوما ـ مرض، لباس بپوش بچه، نمیخوای این عادت کثیفتو ترک کنی؟
ات ـ خیلیم حال میده، یبار امتحان کنی دیگه ولش نمیکنی
اجوما ـ منحرف..پاشو غذا یخ کرد
"سر میز صبحانه"
اجوما ـ.....نمیخواید چیزی بگین؟
ات ـ چیزی ندارم بگم.
ته ـ منم
کوک ـ همچنین
یورام ـ منم همینطور
ات ـ یاخدا تو چرا همش ظاهر میشی؟
یورام ـ دلتم بخواد یه پسر جذاب خوشتیپ دخترکش اصن عوف روبهروته
ات ـ ریدی اقاپسر
اجوما ـ بدم ریدی!
یورام ـ یااا اجوما یعنی میگی من زشتم؟ "ناراحت"
ات ـ اره
کوک ـ میشه بپرسم شما کی هستین؟
یورام ـ بنده، ات هستم"عشوه خرکی"
ات ـ ببین نمیخوام فش بدم، یا گورتو گم میکنی یا...
یورام ـ یاچی؟
ات ـ یا میکنمت! "دوید دنبالش"
یورام ـ بچه تو نمیتونی منو بکنی من باید تورو بکنممممم
تهویو
وای حسودیم شدهه
این کیه اصلا چرا انقدر صمیمیان؟
نکنه..نه نه من عاشق نمیشم(شدی برادر🥰)
روبه کوک کردم دیدم اونم با حرص داره نگاشو میکنه، یعنی کوکم دوسش داره؟ اه اصلا به منچه
اتویو
با کلی بدبختی یورام رو از عمارتم پرت کردم بیرون
شاید بپرسین یورام کیه، یورام برادر بزرگتر منه، اره ارواح عمهش، بیشتر شبیه کارتون خواباس تا داداش من!
منه بدبخت اینهمه پول میدم بهش بعد توی یه خونه اندازه دستشویی خونه من زندگی میکنه
بدبخت گدا خسیس(اروم باش)
روبه اجوما برگشتم و بابت غذا تشکر کردم
روی کاناپه لم دادم و گوشیمو برداشتم
واا این کیه؟ نزدیک ¹⁰⁰تا تماس از دست رفته ـ
حال کنین🥰
(خیلی یهویی گفتم یه پارت بزارم🎀)
ته ـ نکنه مرده؟؟
کوک ـ ربونتو گاز بگیررر
ته ـ اخه گفت خوابش سبکهه
کوک ـ اصلا،اهه بریم ببینیم؟
ته ـ کو.نمونو پاره میکنه
کوک ـ باشـ..صدای گوشی نمیاد؟
ته ـ چرا..ارهه از اتاق اتسس
اتویو
با احساس تکون خوردن زمین از خواب بیدار شدم
با حالت گیجی اطرافمو نگاه کردم، نگاهم به زمین افتاد..
این دوتا منگل اینجا چیکار میکنن؟؟؟ وای من لباس ندارممم(خواهرمون کـ.صخله شبا با لباس زیر میکپه🥰🎀) پتو ور کشیدم روی بدنم
ات ـ شما دوتا اینجا چه گوهی میخورین؟ "داد، عصبی"
کوک ـ سـ..سلام
ته ـ الان وقت سلامه اسکل؟ ببخشید گوشیت زنگ میخورد اومدیم ببینیم که..
ات ـ به شماها چه ربطی داره که گوشیم زنگ میخورد؟؟
کوک ـ اخه صداش بلند بود و گفته بودین با کوچیکترین صدا..
ات ـ نظرتون چیه گمشین بیرون؟ "لبخند عصبی"
ته ـ مثبته خانوم، شب بخیر"محو شد"
کوک ـ شب بدون سروصدایی داشته باشین"اینم محو شد"
ات ـ آیشششش "خوابید"
"فرداصبح"
با احساس زلزلهی شدید مثل برق گرفته ها بلند شدم
ات ـ چخبرهه چیشدهه
چشمم افتاد به اجوما، داشت از خنده جر میخورد
ات ـ اجوما این چه عادتیه نمیگین میرینم تو خودم؟
اجوما ـ بخاطر همین خوش میگذره"خنده"
ات ـ یاااا
اجوما ـ مرض، لباس بپوش بچه، نمیخوای این عادت کثیفتو ترک کنی؟
ات ـ خیلیم حال میده، یبار امتحان کنی دیگه ولش نمیکنی
اجوما ـ منحرف..پاشو غذا یخ کرد
"سر میز صبحانه"
اجوما ـ.....نمیخواید چیزی بگین؟
ات ـ چیزی ندارم بگم.
ته ـ منم
کوک ـ همچنین
یورام ـ منم همینطور
ات ـ یاخدا تو چرا همش ظاهر میشی؟
یورام ـ دلتم بخواد یه پسر جذاب خوشتیپ دخترکش اصن عوف روبهروته
ات ـ ریدی اقاپسر
اجوما ـ بدم ریدی!
یورام ـ یااا اجوما یعنی میگی من زشتم؟ "ناراحت"
ات ـ اره
کوک ـ میشه بپرسم شما کی هستین؟
یورام ـ بنده، ات هستم"عشوه خرکی"
ات ـ ببین نمیخوام فش بدم، یا گورتو گم میکنی یا...
یورام ـ یاچی؟
ات ـ یا میکنمت! "دوید دنبالش"
یورام ـ بچه تو نمیتونی منو بکنی من باید تورو بکنممممم
تهویو
وای حسودیم شدهه
این کیه اصلا چرا انقدر صمیمیان؟
نکنه..نه نه من عاشق نمیشم(شدی برادر🥰)
روبه کوک کردم دیدم اونم با حرص داره نگاشو میکنه، یعنی کوکم دوسش داره؟ اه اصلا به منچه
اتویو
با کلی بدبختی یورام رو از عمارتم پرت کردم بیرون
شاید بپرسین یورام کیه، یورام برادر بزرگتر منه، اره ارواح عمهش، بیشتر شبیه کارتون خواباس تا داداش من!
منه بدبخت اینهمه پول میدم بهش بعد توی یه خونه اندازه دستشویی خونه من زندگی میکنه
بدبخت گدا خسیس(اروم باش)
روبه اجوما برگشتم و بابت غذا تشکر کردم
روی کاناپه لم دادم و گوشیمو برداشتم
واا این کیه؟ نزدیک ¹⁰⁰تا تماس از دست رفته ـ
حال کنین🥰
۴.۵k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.