خون آشام خشن من
فصل ۲
p 1
♡♡♡
گه یهو مادر کوک گفت:
م.ک:چند سالته
ا.ت:۱۵
م.ک:چی ۱۵
م.ک: بلا به دور حالا چرا اومدین بیمارستان
ا.ت:بی هوش شدم اومدیم بیمارستان
م.ک:حالا مشکل چی بود
ا.ت:چیزی نی الام بارداریه
م.ک:چی بارداری
ا.ت:م..مگه کوک بهتون نکفته بود
ادمین:که یهو خواست جواب بده که کوک اومد
کوک:عشقم بریم
ا.ت:اوهوم
ادمین:که از بیمارستانه...(مثلا اسمش) رفتن بیرون و کوک گفت:
کوک:ا.ت بزار کمکت کنم
ا.ت:عزیزم خیلی حساس شدیا
کوک:معلومه باید حساس شم این اولین بچمه
ادمین:سوار ماشین شدن و بعد چند ساعت رسیدن خونه(آخه خونه ی کوک بیرون از شهر و توی دل جنگله)
♤♤♤♤♤♤
ویو داخل خونه : ا.ت
رفتم داخل خونه که یهو با دختری مواجه شدم دیدم تاپ شلوارک باز پوشیده(اگه شد عکسشو میزارم) و سر تا پاش عمله و معلوم بود ۵۰۰ کیلو لوازم آرایس رو خودش خالی کرده و بش میخورد از این هرزه هایی باشه که هرشب زیه یکی بود
که یهو...
ساری دیشب زود خوابیدم یادم رفت بزارم
p 1
♡♡♡
گه یهو مادر کوک گفت:
م.ک:چند سالته
ا.ت:۱۵
م.ک:چی ۱۵
م.ک: بلا به دور حالا چرا اومدین بیمارستان
ا.ت:بی هوش شدم اومدیم بیمارستان
م.ک:حالا مشکل چی بود
ا.ت:چیزی نی الام بارداریه
م.ک:چی بارداری
ا.ت:م..مگه کوک بهتون نکفته بود
ادمین:که یهو خواست جواب بده که کوک اومد
کوک:عشقم بریم
ا.ت:اوهوم
ادمین:که از بیمارستانه...(مثلا اسمش) رفتن بیرون و کوک گفت:
کوک:ا.ت بزار کمکت کنم
ا.ت:عزیزم خیلی حساس شدیا
کوک:معلومه باید حساس شم این اولین بچمه
ادمین:سوار ماشین شدن و بعد چند ساعت رسیدن خونه(آخه خونه ی کوک بیرون از شهر و توی دل جنگله)
♤♤♤♤♤♤
ویو داخل خونه : ا.ت
رفتم داخل خونه که یهو با دختری مواجه شدم دیدم تاپ شلوارک باز پوشیده(اگه شد عکسشو میزارم) و سر تا پاش عمله و معلوم بود ۵۰۰ کیلو لوازم آرایس رو خودش خالی کرده و بش میخورد از این هرزه هایی باشه که هرشب زیه یکی بود
که یهو...
ساری دیشب زود خوابیدم یادم رفت بزارم
۵.۲k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.