fake
ا/ت ویو
رفتم سمت لوکیشن وقتی رسیدم یه عمارت خیلی بزرگ و خوشگلی بود میخواستم برم تو که دوتا بادیگارد جلومو گرفت
بادیگارد:ببخشید خانم اسمتون؟
ا/ت:ا/ت هستم
بادیگارد:آها خانم ا/ت خوش اومدین
ا/ت:مرسی
بادیگارد:میتونید برید داخل
ا/ت:ممنون
ا/ت ویو
رفتم داخل و اولین کسی که دیدم جونگکوک بود حقیقتش یه ذره ترسیدم چون اون زمان خوشش نمیومد خیلی لباس باز بپوشم ولی الان زدم زیر قوانینش و مطمئنا خیلی عصبی میشه الان داره با یکی حرف میزنه مطمئنا میاد سمتم و عصبی هم میاد سمتم
کوک ویو
ا/ت اومد ولی یه لباس خیلی خیلی باز تنش بود
فکر کنم قبلا بهش گفته بودم که حق نداری لباس به این بازی بپوشی عصبی شدم ولی سعی کردم آروم باشم
ا/ت ویو
وایساده بودم یهو حس کردم یکی دستم و کشید و بردتم داخل یه اتاق تا خواستم جیغ بکشم دستشو گذاش رو دهنم از عطرش و دستاش فهمیدم کوکه منو برگردوند سمت خودشو.......
هه هه هه خماری
رفتم سمت لوکیشن وقتی رسیدم یه عمارت خیلی بزرگ و خوشگلی بود میخواستم برم تو که دوتا بادیگارد جلومو گرفت
بادیگارد:ببخشید خانم اسمتون؟
ا/ت:ا/ت هستم
بادیگارد:آها خانم ا/ت خوش اومدین
ا/ت:مرسی
بادیگارد:میتونید برید داخل
ا/ت:ممنون
ا/ت ویو
رفتم داخل و اولین کسی که دیدم جونگکوک بود حقیقتش یه ذره ترسیدم چون اون زمان خوشش نمیومد خیلی لباس باز بپوشم ولی الان زدم زیر قوانینش و مطمئنا خیلی عصبی میشه الان داره با یکی حرف میزنه مطمئنا میاد سمتم و عصبی هم میاد سمتم
کوک ویو
ا/ت اومد ولی یه لباس خیلی خیلی باز تنش بود
فکر کنم قبلا بهش گفته بودم که حق نداری لباس به این بازی بپوشی عصبی شدم ولی سعی کردم آروم باشم
ا/ت ویو
وایساده بودم یهو حس کردم یکی دستم و کشید و بردتم داخل یه اتاق تا خواستم جیغ بکشم دستشو گذاش رو دهنم از عطرش و دستاش فهمیدم کوکه منو برگردوند سمت خودشو.......
هه هه هه خماری
۴۵.۶k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.