فیک جیمین دوبال عجیب
فیک جیمین دوبال عجیب
(پارت۱۶)
از زبان ات
به جیمین گفتم بریم پایین بچه ها الکل خرده بودن منم رفتم نشستم چند تا پیک خوردم دیدم جیمین نمیخوره رفتم پیش جیمین گفتم چرا نمیخوری گفت من بخورم مست میشم تعدولمو از دست میدم بعدگرگ میشم شمارو می خورم بهش نگاه کردم خدا شفات بده رفتم چند تا پیک دیگه هم خوردم
ساعت ۹صبح
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین روی مبل نشسته داره بهم نگاه اه من روی زمین توی پذیرایی خوابیدم بچه هام کنارم خوابیده بودن همه بیدار شدن هرکی رفت توی اتاقش رفتم حموم کنسرت زنده راه انداختم هی اهنگ می خوندم
از زبان جیمین
از دیشب اثلان نخوابیدم ات مست کرده بود کلی مسخره بازی در اورد نخوابیدم حواسم بهش بود رفتم توی اتاقش وای خدا چقدر صداش گوش خراشه توی حموم داره اهنگ میخونه از اتاقش رفتم بیرون
از زبان ات
از حموم اومدم بیرون حاضر شدم بچه ها وسایلشونو برداشته بودن گفتن کارمون تمومه بریم به جیمین گفتم کاش میشد منو تو بمونیم گفت ات دیشب مست کردی گفتم عا چیزی یادم نمیاد گفت چهار نفره نگهت داشتیم میخواستی بری سر قبر پدرت تازه کلی شر راه انداختی از خجالت کلمو انداختم پایین گفتم بریم زشته بمونیم
از زبان جیمین
از این کارای ات خوشم میاد کلا خندم میگره فکر میکنم دوسش دارم البته خودم فهمیدم بهم علاقه داره اگه بشه امشب دعوتش میکنم به یه رستوران و بهش پیشنهاد میدم
(پارت۱۶)
از زبان ات
به جیمین گفتم بریم پایین بچه ها الکل خرده بودن منم رفتم نشستم چند تا پیک خوردم دیدم جیمین نمیخوره رفتم پیش جیمین گفتم چرا نمیخوری گفت من بخورم مست میشم تعدولمو از دست میدم بعدگرگ میشم شمارو می خورم بهش نگاه کردم خدا شفات بده رفتم چند تا پیک دیگه هم خوردم
ساعت ۹صبح
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین روی مبل نشسته داره بهم نگاه اه من روی زمین توی پذیرایی خوابیدم بچه هام کنارم خوابیده بودن همه بیدار شدن هرکی رفت توی اتاقش رفتم حموم کنسرت زنده راه انداختم هی اهنگ می خوندم
از زبان جیمین
از دیشب اثلان نخوابیدم ات مست کرده بود کلی مسخره بازی در اورد نخوابیدم حواسم بهش بود رفتم توی اتاقش وای خدا چقدر صداش گوش خراشه توی حموم داره اهنگ میخونه از اتاقش رفتم بیرون
از زبان ات
از حموم اومدم بیرون حاضر شدم بچه ها وسایلشونو برداشته بودن گفتن کارمون تمومه بریم به جیمین گفتم کاش میشد منو تو بمونیم گفت ات دیشب مست کردی گفتم عا چیزی یادم نمیاد گفت چهار نفره نگهت داشتیم میخواستی بری سر قبر پدرت تازه کلی شر راه انداختی از خجالت کلمو انداختم پایین گفتم بریم زشته بمونیم
از زبان جیمین
از این کارای ات خوشم میاد کلا خندم میگره فکر میکنم دوسش دارم البته خودم فهمیدم بهم علاقه داره اگه بشه امشب دعوتش میکنم به یه رستوران و بهش پیشنهاد میدم
۴.۵k
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.