شاهزاده خانم
شاهزاده خانم
نمیدانم مشکل چیست
هربار که او را میبینم
چشمانش غمگین است
او حتی برای من هم
نمی خندد
《چگونه لبخند بزند وقتی میداند قلب تو مال دیگریست》
او من میگفت
که قلبت از سنگ است
نمیدانست
اسمی که روی سنگ حک بشود
هرگز پاک نخواهد شد
《پس قلب تو به نام او ، برای دیگریست واقعییت را قبول شما مثل دو خط موازی هیچ گاه به هم نمیرسید 》
مثل دو خط موازی
رسیدنمان به هم قانون جهان را عوض میکند
من بخاطر او قانون جهان را تغییر میدهم
تا همه بدانن که هیچ عشقی بی پایان نیست
《واسه مردمی که عشق را سرگرمی میبینند از عاشق بودن حرف میزنی ؟》
نمیدانم مشکل چیست
هربار که او را میبینم
چشمانش غمگین است
او حتی برای من هم
نمی خندد
《چگونه لبخند بزند وقتی میداند قلب تو مال دیگریست》
او من میگفت
که قلبت از سنگ است
نمیدانست
اسمی که روی سنگ حک بشود
هرگز پاک نخواهد شد
《پس قلب تو به نام او ، برای دیگریست واقعییت را قبول شما مثل دو خط موازی هیچ گاه به هم نمیرسید 》
مثل دو خط موازی
رسیدنمان به هم قانون جهان را عوض میکند
من بخاطر او قانون جهان را تغییر میدهم
تا همه بدانن که هیچ عشقی بی پایان نیست
《واسه مردمی که عشق را سرگرمی میبینند از عاشق بودن حرف میزنی ؟》
۲۴۶
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.