ته : اوکی
ته : اوکی
داشتم اتیش میگرفتم ولی خونسرد رفتار کردم
میسو : کیفم رو باز کردم چنتا حله حوله داوردم دفترم گذاشتم و شروع کردم نوشتن رمان جای حساسش بود که یهو تهیونگ سرش رو کرد تو دفترم که ببینه چیکار میکنم جای حساسش بود
میسو : اینا بدرد سن تو نمیخوره
ته : گمشو چیه که بدرد تو میخوره برای من نمیخوره
میسو : چیزه باید برم پیش هه را
ته : قبل از اینکه چیزی بگم فوری رفت بیرون زیرشو کشید در رفت
ویو میسو
فوری در رفتم به سمت دریاچه حرکت کردم و کنارش نشستم و به درخت تکیه دادم
چشام سنگین شد و خوابم برد
ویو ته
چند ساعتی میشد نیومده بود که رفتم سمت هه را و گفت نیومده پیشش بعد
رفتم سمت دریاچه که دیدم کنار درخت خوابش برده تو خواب خیلی کیوت بود
بغلش کردم و به سمت. چادر حرکت کردم و گذاشتمش رو تشک و همینجور ک داشتم نگاش میکردم یهو بلند شد و یه جیغغ بنفش کشید خودم که هیچ حتی بابا بزرگمم تو گور لرزید «خودم سر این جمله خیلی خندیدم »
بهش گفتم
ته:چخبرته اورانگوتان «سرچ کنید »
میسو:تو منو اووردی اینجا؟
ته:ارع
میسو:مگ بهت نگفتم اگ دستت بهم بخوره به هفت روش سامورایی جرت بدم
ته:اره گفتی
میسو:خب چرا دست زدی بهم
ته:چون دلم میخواد و تو نمیتونی به هفت روش سامورایی جرم بدی
میسو:چرا میتونم
ته:چیجوری اونوقت
میسو:تو اصن فیک میخونی میبینی
ته :نه
میسو: خوب این رو ولش کن فیلم مستهجن میبینی
ته:اره
میسو:اونجوری ک تو فیلما جر میدن جرت میدم فهمیدی؟
میسو:وقتی فهمیدم چ گهی خوردم قرمز شدم اینم ک از همه منحرف تر داشت مث چی نگام میکرد
میسو:چیه؟چته؟
ته:پس ک میخوای مثله فیلما جرم بدی نه؟
میسو:اره
ته:قانونا مردا زنا رو جر نمیدن تو فیلما؟
میسو:اره
تهیونگ:خب تو زنی دیگ
میسو:خب منظور
تهیونگ........
ببخشید دیر گذاشتم امتحانا زیاد شده
داشتم اتیش میگرفتم ولی خونسرد رفتار کردم
میسو : کیفم رو باز کردم چنتا حله حوله داوردم دفترم گذاشتم و شروع کردم نوشتن رمان جای حساسش بود که یهو تهیونگ سرش رو کرد تو دفترم که ببینه چیکار میکنم جای حساسش بود
میسو : اینا بدرد سن تو نمیخوره
ته : گمشو چیه که بدرد تو میخوره برای من نمیخوره
میسو : چیزه باید برم پیش هه را
ته : قبل از اینکه چیزی بگم فوری رفت بیرون زیرشو کشید در رفت
ویو میسو
فوری در رفتم به سمت دریاچه حرکت کردم و کنارش نشستم و به درخت تکیه دادم
چشام سنگین شد و خوابم برد
ویو ته
چند ساعتی میشد نیومده بود که رفتم سمت هه را و گفت نیومده پیشش بعد
رفتم سمت دریاچه که دیدم کنار درخت خوابش برده تو خواب خیلی کیوت بود
بغلش کردم و به سمت. چادر حرکت کردم و گذاشتمش رو تشک و همینجور ک داشتم نگاش میکردم یهو بلند شد و یه جیغغ بنفش کشید خودم که هیچ حتی بابا بزرگمم تو گور لرزید «خودم سر این جمله خیلی خندیدم »
بهش گفتم
ته:چخبرته اورانگوتان «سرچ کنید »
میسو:تو منو اووردی اینجا؟
ته:ارع
میسو:مگ بهت نگفتم اگ دستت بهم بخوره به هفت روش سامورایی جرت بدم
ته:اره گفتی
میسو:خب چرا دست زدی بهم
ته:چون دلم میخواد و تو نمیتونی به هفت روش سامورایی جرم بدی
میسو:چرا میتونم
ته:چیجوری اونوقت
میسو:تو اصن فیک میخونی میبینی
ته :نه
میسو: خوب این رو ولش کن فیلم مستهجن میبینی
ته:اره
میسو:اونجوری ک تو فیلما جر میدن جرت میدم فهمیدی؟
میسو:وقتی فهمیدم چ گهی خوردم قرمز شدم اینم ک از همه منحرف تر داشت مث چی نگام میکرد
میسو:چیه؟چته؟
ته:پس ک میخوای مثله فیلما جرم بدی نه؟
میسو:اره
ته:قانونا مردا زنا رو جر نمیدن تو فیلما؟
میسو:اره
تهیونگ:خب تو زنی دیگ
میسو:خب منظور
تهیونگ........
ببخشید دیر گذاشتم امتحانا زیاد شده
۷.۱k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.