مافیای جذاب من پارت ۳
مافیای جذاب من پارت ۳
وقتی از تهیونگ جدا شدم جونگ کوک پشت گوشم زمزمه کرد امشب براو دارم ببییگرل
چرا دروغ بگم یکم ترسیدم
ویو تهیونگ فلش بک به ۵ دقیقه پیش
جونگ کوک گفته بود امشب ا/ت هم به مهمونی میاد وقتی مهمونی شروع شد رفتم پایین مست کرده بودم دیدیم ا/ت اومد پایین دست خودم نبود آخه ا/ت خیلی خوردنی شده بود تا دیدمش رفتم لب هام رو کوبنده روی لباش محکم مگ میزدم خیلی دلم میخواست قورتش بدم [عرررر خوب بیا مارو قورت بده ]
ویو جونگ کوک
بشدت از دست تهیونگ عصبی بودم وسط مجلس دست تهیونگ رو کشیدم و بردمش توی حیاط سر داد زدم
جونگ کوک:چرا تیهونگ به اموال من دست درازی میکنی هااااااااااا
تیهونگ :توی همون حالت مستی خوب ا/ت خوردینی بود. چه جوری جلوی خودمو بگیرم اگهالان هم برم مامانش میکنم
جونگ کوک: اینقدر از دسشت عصبانی شدم که یک سیلی زدم توی گوشش بهش گفتم ببین تیهونگ تو دوست صمیمی منی ولی اینو بدون که سر بعضی چیزا ازت نمیگذرم همینو گفتم و رفتم داخل مجلس
ویو ا/ت
جونگ کوک تیهونگ رو برد بیرون من تنها بودم داخل مجلس نشسته بودم یک جا که یک دفعه یک پسری با یک پیک اومد پیشم گفت مادمازل افتخار رقص رو مدید منم کهی یکدفعه جونگ کوک رو دیدم گفتم نه منون گفت پاشو بای خوشمیگذره در عالم مستی که یک دفعه جونگ. کوک گفت مگه حرف حالیت نمیشه گفت نمیخوام برقصم حالو برو گورت رو گمکن پسره رفت ولی جونگ کوک از عصبانیت رگ گردنش زده بود بیرون بعد از مهمونی قرار بود بریم مزایده وسایل گرون قمیت که داخل عمارت جونگ کوک بود منم مجبور شدم برم اشپز خونه به خدمه دستور دادم وسایل رو قشنگ بچینن خیلی ژله و نوشیدنی آماده کردم قرا. شد نوشیدنی الکلی ها رو من بینشون پخش کنم نوشیدنی ها ر. برداشتم به همه دادم رسیدم به جونگ کوک و کسایی که بغلش نسته بودن به یکیشون دادم که بهم گفت جوون بیبی گرل خودتو با نوشیدنی با هم میخوام و رو ورد سمت جونگ کوک گفت اگه یتنو میزاشتی توی مزایده هرچی میخواستی بهت میدادم فقط میدادیش بهم نگاه کردم به جونگ کوک که بهش گفت ببند دهن کثیفت اشغال عوضی که مرده گفت هوی هوی جو نگیر واسمون تو هم از خود ما هستی که سریع رد شدم و یکی از لیوان ها رو دادم به جونگکوک بو بهم گفت نمیخواد بقیه رو پخش کنی بده به بقیه برو لیست رو عوض کن و بیا پیشم بشین
رفتمبالا لباسام رو عوض کردم یک چیزی شیو تر از لباس قبلی کردم عکسش رو میزارم و رفتم پیش جونگ کوک نشستم که تهیونگ هم اومد بغلم نشست
معلوم بود خیل خورده بود پست بود قشنگ وسطمزایده بودیم که یک دفعه دیدم تیهونگ دستش رو گذاشت رو سینم و فشار میداد یک جیغ کوچولو کشیدم و جونگ کوک دستش رو پیچوند و بهش گفت بهت هشدار داده بودم و بهم گفت بیا بریم کارت دارم
وقتی از تهیونگ جدا شدم جونگ کوک پشت گوشم زمزمه کرد امشب براو دارم ببییگرل
چرا دروغ بگم یکم ترسیدم
ویو تهیونگ فلش بک به ۵ دقیقه پیش
جونگ کوک گفته بود امشب ا/ت هم به مهمونی میاد وقتی مهمونی شروع شد رفتم پایین مست کرده بودم دیدیم ا/ت اومد پایین دست خودم نبود آخه ا/ت خیلی خوردنی شده بود تا دیدمش رفتم لب هام رو کوبنده روی لباش محکم مگ میزدم خیلی دلم میخواست قورتش بدم [عرررر خوب بیا مارو قورت بده ]
ویو جونگ کوک
بشدت از دست تهیونگ عصبی بودم وسط مجلس دست تهیونگ رو کشیدم و بردمش توی حیاط سر داد زدم
جونگ کوک:چرا تیهونگ به اموال من دست درازی میکنی هااااااااااا
تیهونگ :توی همون حالت مستی خوب ا/ت خوردینی بود. چه جوری جلوی خودمو بگیرم اگهالان هم برم مامانش میکنم
جونگ کوک: اینقدر از دسشت عصبانی شدم که یک سیلی زدم توی گوشش بهش گفتم ببین تیهونگ تو دوست صمیمی منی ولی اینو بدون که سر بعضی چیزا ازت نمیگذرم همینو گفتم و رفتم داخل مجلس
ویو ا/ت
جونگ کوک تیهونگ رو برد بیرون من تنها بودم داخل مجلس نشسته بودم یک جا که یک دفعه یک پسری با یک پیک اومد پیشم گفت مادمازل افتخار رقص رو مدید منم کهی یکدفعه جونگ کوک رو دیدم گفتم نه منون گفت پاشو بای خوشمیگذره در عالم مستی که یک دفعه جونگ. کوک گفت مگه حرف حالیت نمیشه گفت نمیخوام برقصم حالو برو گورت رو گمکن پسره رفت ولی جونگ کوک از عصبانیت رگ گردنش زده بود بیرون بعد از مهمونی قرار بود بریم مزایده وسایل گرون قمیت که داخل عمارت جونگ کوک بود منم مجبور شدم برم اشپز خونه به خدمه دستور دادم وسایل رو قشنگ بچینن خیلی ژله و نوشیدنی آماده کردم قرا. شد نوشیدنی الکلی ها رو من بینشون پخش کنم نوشیدنی ها ر. برداشتم به همه دادم رسیدم به جونگ کوک و کسایی که بغلش نسته بودن به یکیشون دادم که بهم گفت جوون بیبی گرل خودتو با نوشیدنی با هم میخوام و رو ورد سمت جونگ کوک گفت اگه یتنو میزاشتی توی مزایده هرچی میخواستی بهت میدادم فقط میدادیش بهم نگاه کردم به جونگ کوک که بهش گفت ببند دهن کثیفت اشغال عوضی که مرده گفت هوی هوی جو نگیر واسمون تو هم از خود ما هستی که سریع رد شدم و یکی از لیوان ها رو دادم به جونگکوک بو بهم گفت نمیخواد بقیه رو پخش کنی بده به بقیه برو لیست رو عوض کن و بیا پیشم بشین
رفتمبالا لباسام رو عوض کردم یک چیزی شیو تر از لباس قبلی کردم عکسش رو میزارم و رفتم پیش جونگ کوک نشستم که تهیونگ هم اومد بغلم نشست
معلوم بود خیل خورده بود پست بود قشنگ وسطمزایده بودیم که یک دفعه دیدم تیهونگ دستش رو گذاشت رو سینم و فشار میداد یک جیغ کوچولو کشیدم و جونگ کوک دستش رو پیچوند و بهش گفت بهت هشدار داده بودم و بهم گفت بیا بریم کارت دارم
۶.۲k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.