پارت۱۰
پدر:باشه دیه بس کنین فردام قراره بیان اینجا چند روزو با هم آشنا بشین
+بیاد...بیاد ببینه کی بهش محل سگ میده(منظور خواهر ناتنیش)
پدر:لطفا ففط خرابکاری نکنین
+سعیمو میکنم ولی قول نمیدم😏
@اهم فک کنم بهتره من برم
پدر:قرار نیس کسی جایی بره
+امروزم قراره پیش من بمونه،منظورم پیشمون
پدر:باش من رفتم بخوابم شمام بچه بازی درنیارین بگیرین بخوابین
+اوهوم شب خوش
کانگ:منم رفتم شب بخیر
+بری دیگه برنگردی(تو دلش)
مین سو:خوب ماهم بریم بخوابیم ته
@نه
مینسو:چیه؟نکنه میخوای با لارا بخوابی؟
@نه ولی تو برو بخواب من با لارا کار دارم
مینسو:عه زود پسر خاله شدی فکر نکن شب جمعه رو باهم بگذرونین
+اِهِم مین سویا برو من میام
مینسو به سمت تهیونگ برگشت و تو گوشش یه چیزایی گفت و بعدش رفت
+خوب میشنوم
_لارا بازم بهت میگم من ازت خوشم میاد هنوز وقت داری که فک کنی ولی خوب بهتره که قبول کنی
+اگه قبول نکنم چی؟
_دیگه جز من واسه هیچکسی نمیشی
+هه بچرخ تا بچرخیم
_اِ که اینطور کم نمیاری نه؟
+نوچ
_باشه من امشبو تو اتاق تو رو تختت میخوابم
+به چه جرعتی اینحرفو میگی؟
_شب خوش
دوید سمت پله ها و منم پشت سرش دویدم
+یا نمیزارم تو اتاق من بخوابی
_خود دانی
در اتاقمو باز کرد و داخل رفت درو قفل کرد
+یاااا باز کن ببینم میخوام بخوابم
یه دفعه ای درو باز کرد و با بدن برهنش (منظور بالاتنه) روبرو شدم
+این چه وضعشه؟؟؟
_من همیشه لخت میخوابم
+آیش اصلا حوصلتو ندارم هر غلطی میکنی بکن فقط بزار من تو تختم بخوابم
_باش شب بخیر
رو تختم پرید و پشتشو به من کرد و خوابید
+میدونی خیلی پرویی؟
_هوم
+میدونی چقدر خری؟
_هوم،تو میدونی چقدر خوشگلی؟؟؟
+هوم
_یااا ادای منو درنیار
+هوم
برگشت سمتمو منو بغل کرد
+یا ولم کن یاااا ولم کننن
_ میخوام بغلت کنم چی میشه مگه
+نمیخوام ول کن
_منو دوست نداری؟
+معلونه که نه
صورتشو برد لای گردنم
+چ...چیکار میکنی
هرچقدر خواستم خودمو از دستای بزرگش خلاص کنم ولی میدیدم اهمیتی نداره دست بردار شدم و سعی کردم تا بخوابم...
+بیاد...بیاد ببینه کی بهش محل سگ میده(منظور خواهر ناتنیش)
پدر:لطفا ففط خرابکاری نکنین
+سعیمو میکنم ولی قول نمیدم😏
@اهم فک کنم بهتره من برم
پدر:قرار نیس کسی جایی بره
+امروزم قراره پیش من بمونه،منظورم پیشمون
پدر:باش من رفتم بخوابم شمام بچه بازی درنیارین بگیرین بخوابین
+اوهوم شب خوش
کانگ:منم رفتم شب بخیر
+بری دیگه برنگردی(تو دلش)
مین سو:خوب ماهم بریم بخوابیم ته
@نه
مینسو:چیه؟نکنه میخوای با لارا بخوابی؟
@نه ولی تو برو بخواب من با لارا کار دارم
مینسو:عه زود پسر خاله شدی فکر نکن شب جمعه رو باهم بگذرونین
+اِهِم مین سویا برو من میام
مینسو به سمت تهیونگ برگشت و تو گوشش یه چیزایی گفت و بعدش رفت
+خوب میشنوم
_لارا بازم بهت میگم من ازت خوشم میاد هنوز وقت داری که فک کنی ولی خوب بهتره که قبول کنی
+اگه قبول نکنم چی؟
_دیگه جز من واسه هیچکسی نمیشی
+هه بچرخ تا بچرخیم
_اِ که اینطور کم نمیاری نه؟
+نوچ
_باشه من امشبو تو اتاق تو رو تختت میخوابم
+به چه جرعتی اینحرفو میگی؟
_شب خوش
دوید سمت پله ها و منم پشت سرش دویدم
+یا نمیزارم تو اتاق من بخوابی
_خود دانی
در اتاقمو باز کرد و داخل رفت درو قفل کرد
+یاااا باز کن ببینم میخوام بخوابم
یه دفعه ای درو باز کرد و با بدن برهنش (منظور بالاتنه) روبرو شدم
+این چه وضعشه؟؟؟
_من همیشه لخت میخوابم
+آیش اصلا حوصلتو ندارم هر غلطی میکنی بکن فقط بزار من تو تختم بخوابم
_باش شب بخیر
رو تختم پرید و پشتشو به من کرد و خوابید
+میدونی خیلی پرویی؟
_هوم
+میدونی چقدر خری؟
_هوم،تو میدونی چقدر خوشگلی؟؟؟
+هوم
_یااا ادای منو درنیار
+هوم
برگشت سمتمو منو بغل کرد
+یا ولم کن یاااا ولم کننن
_ میخوام بغلت کنم چی میشه مگه
+نمیخوام ول کن
_منو دوست نداری؟
+معلونه که نه
صورتشو برد لای گردنم
+چ...چیکار میکنی
هرچقدر خواستم خودمو از دستای بزرگش خلاص کنم ولی میدیدم اهمیتی نداره دست بردار شدم و سعی کردم تا بخوابم...
۹.۹k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.