بهشت من
بهشت من
پارت بیست و یک
الیا:ایسا منظورت چی
ایسا:یه دقیقه خفه شو
رفتیم نزدیک اون پسرا شدیم که ایسا روی هوا چرخید و با پا زد تو دهن یکی از اون پسره دست من ول کرد رفت جلو برگشت دو تا پاشو گذاشت بغلای گردن پسره و با یه حرکت پسره رو پرت کرد رو زمین
نکته:ایسا کلاس های کاراته،بوکس،ژیمناستیک و دفاع شخصی میرفته
الیا:وای چه خفن زدیشون
از توی کیفش مبایلش رو دراورد زنگ زد پلیس بعد از چگد دقیقه امد و بردنشون ما هم رفتیم خونه
الیا:سلام مامان
مامان:وای خدا رو شکر اتفاقی براتون نوفتاده چرا انقدر دیر امدین سر کوچه چه خبر بود
ایسا:هیچی چند تا مزاحم داشتیم و بخاطر اون کلاس های چرت و پرت نجات پیدا کردیم
مامان:خب خداروشکر
ایسا لم داد رو مبل تلوزیون میدید منم رفنم توی اتاق دیدم دامون خودشو تو پیاما پاره کرده بود یه عالمه پیام فرستاده بود زنگ زدم بهش
دامون:الو الیا جایی تو چرا پیام هام رو جواب نمیدی هان (بادادو عصبانیت)
الیا:چته حالا چند تا پیامتو جواب ندادم(باداد و عصبانیت)
گوشی رو قطع کردم رفتم سمت کمد لباسام
یه کت مشکی
یه تاپ مشکی
یه شلوار مشکی
و یه کتونی مشکی
ورداشتم انداختم روی تخت عوض کردم با لباسای خودم عینک افتابی هم از روی پیز ارایشم ورداشتم از اتاق زدم بیرون
مامان:الیا بیا نهارم
از پله ها امدم پایین
مامان:کجا داری میری
الیا:دارم با دامون میرم نهار
مامان:باشه خدافظ از خونه زدم بیرون
یه ور کتم رو انداختم اون ور که تاپم معلوم باشه رفتم سوار ماشین شدم
انداختم خیتبان فزرشته یه کافه خیلی خوشگلی اونجا بود رفتم نشستم اونجا یه ایس امریکانو سفارش دادم با یه کاپ کیک شکلاتی و یه پاکت سیگار
همرو اورد گذاشت رو میز ایس امریکانو رو خورد با کاپ کیکم
بعدش میخواستم سیگار بکشم که دیدم فندک نیاورده سیگارو گذاشتم روی لبم که یه پسره برام روشنش کرد
الیا:ممنونم
پسره:قابلی نداشت امد نشست روبه روم
پسره:اسم من ارشام هست
الیا:الیاهستم
پسره:چه اسم قشنگی
سیگارمو کشیدم بلند شم برم حساب کنم حساب کردم از کافه زدم بیرون پسره داشت دنبالم میومد رفتم نشستم تو ماشین داشت با ماشینش دنبالم میومد
تکنیک چهار تا راست رو انجام دادم(این تکنیک این طوری که اگر کسی دنبالتونه چهار بار به راست بپیچید اگر هنوز اون کس دنبالتونه زنگ بزنید پلیس)
دو بار به راست پیچیدم هنوز دنبالم بود گاز دادم بار سوم پیچیدم تو کوچه و نمیدونستم چی کار کنم چون ....
(تصویر دوم استایل الیا)
پارت بیست و یک
الیا:ایسا منظورت چی
ایسا:یه دقیقه خفه شو
رفتیم نزدیک اون پسرا شدیم که ایسا روی هوا چرخید و با پا زد تو دهن یکی از اون پسره دست من ول کرد رفت جلو برگشت دو تا پاشو گذاشت بغلای گردن پسره و با یه حرکت پسره رو پرت کرد رو زمین
نکته:ایسا کلاس های کاراته،بوکس،ژیمناستیک و دفاع شخصی میرفته
الیا:وای چه خفن زدیشون
از توی کیفش مبایلش رو دراورد زنگ زد پلیس بعد از چگد دقیقه امد و بردنشون ما هم رفتیم خونه
الیا:سلام مامان
مامان:وای خدا رو شکر اتفاقی براتون نوفتاده چرا انقدر دیر امدین سر کوچه چه خبر بود
ایسا:هیچی چند تا مزاحم داشتیم و بخاطر اون کلاس های چرت و پرت نجات پیدا کردیم
مامان:خب خداروشکر
ایسا لم داد رو مبل تلوزیون میدید منم رفنم توی اتاق دیدم دامون خودشو تو پیاما پاره کرده بود یه عالمه پیام فرستاده بود زنگ زدم بهش
دامون:الو الیا جایی تو چرا پیام هام رو جواب نمیدی هان (بادادو عصبانیت)
الیا:چته حالا چند تا پیامتو جواب ندادم(باداد و عصبانیت)
گوشی رو قطع کردم رفتم سمت کمد لباسام
یه کت مشکی
یه تاپ مشکی
یه شلوار مشکی
و یه کتونی مشکی
ورداشتم انداختم روی تخت عوض کردم با لباسای خودم عینک افتابی هم از روی پیز ارایشم ورداشتم از اتاق زدم بیرون
مامان:الیا بیا نهارم
از پله ها امدم پایین
مامان:کجا داری میری
الیا:دارم با دامون میرم نهار
مامان:باشه خدافظ از خونه زدم بیرون
یه ور کتم رو انداختم اون ور که تاپم معلوم باشه رفتم سوار ماشین شدم
انداختم خیتبان فزرشته یه کافه خیلی خوشگلی اونجا بود رفتم نشستم اونجا یه ایس امریکانو سفارش دادم با یه کاپ کیک شکلاتی و یه پاکت سیگار
همرو اورد گذاشت رو میز ایس امریکانو رو خورد با کاپ کیکم
بعدش میخواستم سیگار بکشم که دیدم فندک نیاورده سیگارو گذاشتم روی لبم که یه پسره برام روشنش کرد
الیا:ممنونم
پسره:قابلی نداشت امد نشست روبه روم
پسره:اسم من ارشام هست
الیا:الیاهستم
پسره:چه اسم قشنگی
سیگارمو کشیدم بلند شم برم حساب کنم حساب کردم از کافه زدم بیرون پسره داشت دنبالم میومد رفتم نشستم تو ماشین داشت با ماشینش دنبالم میومد
تکنیک چهار تا راست رو انجام دادم(این تکنیک این طوری که اگر کسی دنبالتونه چهار بار به راست بپیچید اگر هنوز اون کس دنبالتونه زنگ بزنید پلیس)
دو بار به راست پیچیدم هنوز دنبالم بود گاز دادم بار سوم پیچیدم تو کوچه و نمیدونستم چی کار کنم چون ....
(تصویر دوم استایل الیا)
۴.۶k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.