🖇 𝚗𝚊𝚞𝚐𝚑𝚝𝚢 𝚖𝚊𝚗𝚊𝚐𝚎𝚛 🖇

🖇 𝚗𝚊𝚞𝚐𝚑𝚝𝚢 𝚖𝚊𝚗𝚊𝚐𝚎𝚛 🖇
🖇 𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟸𝟾 🖇

جونگکوک ویو‌:
دستشو گرفتم و بردمش تو مغازه.. رو به مغازه دار کردم و گفتم:
جونگکوک: ام میشه لطفا از اون مدل لباس خواب سفیدشو‌ برای خانومم‌ بیارین؟
مغازه دار: حتما.(با عشوه)
جونگکوک: ایش.(آروم)
لباس خواب رو آورد.. به ات نشونش دادم و گفتم:
جونگکوک: این خوبه بیبی؟
ات: نه خیلی بازه.
جونگکوک: یه مدل دیگه بیارین...لطفا.
مغازه دار: چشم آقای خوشتیپ. *وقتی داره رد میشه دستشو از رو چیز جونگکوک میکشه*
دیگه صبرم تمام شده بود عصبانی به اون دختر گفتم:
جونگکوک: هی هر*زه!
مغازه دار: با من بودید.؟(چشماشو درشت میکنه فکر میکنه کیوت‌ شده)
جونگکوک: آره با خودتم‌..
مغازه دار: جانم.(لوس)
جونگکوک: به چه جرئتی جلو دوست دخترم بهم دست میزنی؟فکر میکنی مث پسرای‌ دیگه دوست دخترمو‌ ول میکنم میام میکنمت؟
مغازه دار: اوممم نمیدونم خودت چی فکر میکنی ددی؟
جونگکوک: با اون دهن‌ کثیفت‌ اسم منو به زبون نیار.. اصن‌ میدونی من کی هستم؟
مغازه دار: کسی که قراره منو به فا*ک بده؟ به خودت بیا! با این سرو وضعی که من میبینم این دختر قرار نیست بهت اجازه به فا*ک دادنشو‌ بده. ولی من حاظرم هرشب بهت بدم.
جونگکوک: دوست دختر من سرو وضعش هرجوریم که باشه از تو بهتره... حداقل هر شب زیر یه نفر ناله نمیکنه!
_____________________

لایک و کامنت یادتون نره‌🖇🌚🖤