P7
P7
ویو اعضا توی خونه
نام: خب دوستان شوگا از دیشب هیچی نخورده
اعضا: .........
نام: الن دارین میگین هیچکس گردن نمیگیره؟
کوک: هیونگ کار خودته
نام: واقا دلتون میخواد بمیرم؟ از دیشب تا حالا همه چیو شکونده الان من برم منم میشکونه
ته: راست میگه
جیمین : جین هیونگ فایتینگ
جین : دیوانه شدی
هوپ: یا جن ساکت شید اومد
شوگا: چرا همتون اینجایین رفتم سمت در که
نام: هی تو دیونه شدی این چند وقت چت شده هاااا
شوگا: سکوتم براشون ترسناک ترین چیز بود پس با سکوت نگاشون کردمو بعدش رفتم جایی که برای فیلم برداری بود . یاااا شما ها نمیان همه اومدنو باهم رفتیم
ا. ت ویو
صبح بیدار شدم و کارامو کردم سمت ی فروشگاه که اونجا قرار شد همدیگرو ببینیم راه افتادم پارک کردم پشت ماشیناشون به نظر میومد رفتن تو فروشگاه پس منتظرشون موندم یکم حالم بد بود
سرمو گذاشتم روی فرمون تا بهتر شم
جیمین: از فروشگاه اومدم بیرون ا. تو دیدم ااا بچه ها اون ا. ت نیست
شوگا: اروم چشام رفت سمتش به نظر خوب نمیومد . ای کاش الان پیشش بودم....
هوپ: تا اره انگار حالش خوب نیست
نام: بچه ها ی ک ی باید بره پیشش اون ی زن بارداره
کوک: اره هیونگ راست میگه
ته: ااااا حالش بد شد
شوگا: ک.. کو
جین: اونا داره میره
شوگا: سری از ماشین پیاده شدم دوییدم سمتش حالش بهم خورد و من فقط نوازشش میکردم و ارومش میکردم و بقیه اعضا با چشای درومده نگامون میکردن وای حسابی گند زدم
ا. ت: اروم بلند شدمو شوگا رو پس زدم که...
شوگا: باید بیشتر مراقب باشی
ا. ت: تو هم باید مراقب باشی که قرار دادو امضا کردی مگه نه؟ ( کل حرفاش از اینجا با گریه و صدای لرزونه)
شوگا: اون قرار داد لعنتی رو پاره میکنم منم نسبت به بچه مسوولیت دارم هااا( باداد)
ا. ت: هق ت.. تو همشو هق بخشیدی یادت رفته.. مگه نه؟
شوگا: دیگه نمیخوام بچهگی کردم خریت کردم نمیخوانش دیگه
ا. ت:از جون من چی میخوای( با خیلی گریه) 😢
شوگا: خوانواده! من خوانوادمو میخوام همین خواسته زیادی نیست
نام: بچه ها اینجا چه خبره
ا. ت: ی نگاه به اعضا کرو بعد به شوگا و دستمو گذاشتم رو سرم و اونیکی رو روی شکمم
شوگا: پدرش منم! پدر اون بچه منم
ا. ت: یهو دیدم جیمین یدونه زد تو گوش شوگا
جیمین : هی تو خیلی عوضیی میدونی چیا بهت گفتم
ا. ت:هی چیکار میکنی ما هردو مست بودیم! تقصیر اون نیست ..........
ویو اعضا توی خونه
نام: خب دوستان شوگا از دیشب هیچی نخورده
اعضا: .........
نام: الن دارین میگین هیچکس گردن نمیگیره؟
کوک: هیونگ کار خودته
نام: واقا دلتون میخواد بمیرم؟ از دیشب تا حالا همه چیو شکونده الان من برم منم میشکونه
ته: راست میگه
جیمین : جین هیونگ فایتینگ
جین : دیوانه شدی
هوپ: یا جن ساکت شید اومد
شوگا: چرا همتون اینجایین رفتم سمت در که
نام: هی تو دیونه شدی این چند وقت چت شده هاااا
شوگا: سکوتم براشون ترسناک ترین چیز بود پس با سکوت نگاشون کردمو بعدش رفتم جایی که برای فیلم برداری بود . یاااا شما ها نمیان همه اومدنو باهم رفتیم
ا. ت ویو
صبح بیدار شدم و کارامو کردم سمت ی فروشگاه که اونجا قرار شد همدیگرو ببینیم راه افتادم پارک کردم پشت ماشیناشون به نظر میومد رفتن تو فروشگاه پس منتظرشون موندم یکم حالم بد بود
سرمو گذاشتم روی فرمون تا بهتر شم
جیمین: از فروشگاه اومدم بیرون ا. تو دیدم ااا بچه ها اون ا. ت نیست
شوگا: اروم چشام رفت سمتش به نظر خوب نمیومد . ای کاش الان پیشش بودم....
هوپ: تا اره انگار حالش خوب نیست
نام: بچه ها ی ک ی باید بره پیشش اون ی زن بارداره
کوک: اره هیونگ راست میگه
ته: ااااا حالش بد شد
شوگا: ک.. کو
جین: اونا داره میره
شوگا: سری از ماشین پیاده شدم دوییدم سمتش حالش بهم خورد و من فقط نوازشش میکردم و ارومش میکردم و بقیه اعضا با چشای درومده نگامون میکردن وای حسابی گند زدم
ا. ت: اروم بلند شدمو شوگا رو پس زدم که...
شوگا: باید بیشتر مراقب باشی
ا. ت: تو هم باید مراقب باشی که قرار دادو امضا کردی مگه نه؟ ( کل حرفاش از اینجا با گریه و صدای لرزونه)
شوگا: اون قرار داد لعنتی رو پاره میکنم منم نسبت به بچه مسوولیت دارم هااا( باداد)
ا. ت: هق ت.. تو همشو هق بخشیدی یادت رفته.. مگه نه؟
شوگا: دیگه نمیخوام بچهگی کردم خریت کردم نمیخوانش دیگه
ا. ت:از جون من چی میخوای( با خیلی گریه) 😢
شوگا: خوانواده! من خوانوادمو میخوام همین خواسته زیادی نیست
نام: بچه ها اینجا چه خبره
ا. ت: ی نگاه به اعضا کرو بعد به شوگا و دستمو گذاشتم رو سرم و اونیکی رو روی شکمم
شوگا: پدرش منم! پدر اون بچه منم
ا. ت: یهو دیدم جیمین یدونه زد تو گوش شوگا
جیمین : هی تو خیلی عوضیی میدونی چیا بهت گفتم
ا. ت:هی چیکار میکنی ما هردو مست بودیم! تقصیر اون نیست ..........
۱۰.۰k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.