سناریو
وقتیبهشونمیگیشیفتکردی
متیو:او چه جالب....ادلین باره میشنوم...اصلا یعنی چی؟شاید منم بتونم به قولت شیفت کنم به دنیای تو!
.
.
.
.
تئودور:یعنی کی اصلا؟
ا/ت:یعنی من مال این دنیا نیستم
تئودور:حس نمیکنی باید زودتر بهم میگفتی؟.....حالا عیب نداره،بیشتر برام توضیح بده!
.
.
.
.
دراکو:خب؟
ا/ت:انقدر بی اهمیته؟
دراکو:تو پیشمی...مهم نیست مال این جهان باشی یا نه،مهم اینه تو پیشمی...همین که پیشم باشی بیشتر از هر چیزی میارزه
.
.
.
.
لورنزو:یع...یعنی چی؟حالت خوبه؟تب نداری؟
ا/ت:انزو من خوبم....اما باید بهت میگفتم
لورنزو:خب اینی که میگی اصلا یعنی چی؟
.
.
.
.
ریگولوس:مهم نیست
ا/ت:یعنی چی؟
ریگولوس:یعنی مهم نیست....همینکه پیشم باشی کافیه!
.
.
.
.
تام:میدونستم
ا/ت:چی؟چرا بهم نگفتی؟
تام:تو باید میگفتی...نه من!
ا/ت:متاسفم(بابغض)
تام:من از دستت ناراحت نیستم...توام حق نداری چشمات و با اشک خراب کنی...اما چیزی و ازم پنهون نکن خب؟
و بغلت میکنه
متیو:او چه جالب....ادلین باره میشنوم...اصلا یعنی چی؟شاید منم بتونم به قولت شیفت کنم به دنیای تو!
.
.
.
.
تئودور:یعنی کی اصلا؟
ا/ت:یعنی من مال این دنیا نیستم
تئودور:حس نمیکنی باید زودتر بهم میگفتی؟.....حالا عیب نداره،بیشتر برام توضیح بده!
.
.
.
.
دراکو:خب؟
ا/ت:انقدر بی اهمیته؟
دراکو:تو پیشمی...مهم نیست مال این جهان باشی یا نه،مهم اینه تو پیشمی...همین که پیشم باشی بیشتر از هر چیزی میارزه
.
.
.
.
لورنزو:یع...یعنی چی؟حالت خوبه؟تب نداری؟
ا/ت:انزو من خوبم....اما باید بهت میگفتم
لورنزو:خب اینی که میگی اصلا یعنی چی؟
.
.
.
.
ریگولوس:مهم نیست
ا/ت:یعنی چی؟
ریگولوس:یعنی مهم نیست....همینکه پیشم باشی کافیه!
.
.
.
.
تام:میدونستم
ا/ت:چی؟چرا بهم نگفتی؟
تام:تو باید میگفتی...نه من!
ا/ت:متاسفم(بابغض)
تام:من از دستت ناراحت نیستم...توام حق نداری چشمات و با اشک خراب کنی...اما چیزی و ازم پنهون نکن خب؟
و بغلت میکنه
۳۷۳
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.