سناریو
#سناریو
وقتی یونتان میخواد تو بغلت بخوابه
نامجون:آخیش بالاخره این دوتا نشستن یجا
جین:الحق ک سگ تهیونگی بابا من ب این جذابی بیا بغل من
شوگا:منم میشه بیام کنارتون بخوابم خیلی خستم
جیهوپ:ا\ت یونتان خیلی لجبازه خیلی دوست داره ک میخواد بیاد بغلت
جیمین:او خدا این دوتا کیوت میخوان پیش هم بخوابن
تهیونگ:یونتانننننن بابایی دلش برات تنگ شده ها
کوک:اهم اهم راحتید این تخت منه ها
ا\ت:ما خیلی خسته ایم🥺
کوک:باشه فقط ب یونتان بگو تختو کثیف نکنه
ا\ت:کی دیدی یونتان جایی رو کثیف کنه؟
کوک:😐
وقتی یونتان میخواد تو بغلت بخوابه
نامجون:آخیش بالاخره این دوتا نشستن یجا
جین:الحق ک سگ تهیونگی بابا من ب این جذابی بیا بغل من
شوگا:منم میشه بیام کنارتون بخوابم خیلی خستم
جیهوپ:ا\ت یونتان خیلی لجبازه خیلی دوست داره ک میخواد بیاد بغلت
جیمین:او خدا این دوتا کیوت میخوان پیش هم بخوابن
تهیونگ:یونتانننننن بابایی دلش برات تنگ شده ها
کوک:اهم اهم راحتید این تخت منه ها
ا\ت:ما خیلی خسته ایم🥺
کوک:باشه فقط ب یونتان بگو تختو کثیف نکنه
ا\ت:کی دیدی یونتان جایی رو کثیف کنه؟
کوک:😐
۴.۵k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.