part16
کی را: درو باز کردم دیدم خرسه گنده بی ریختی روی تختش خوابه پارچ آب رو برداشتم و رفتم بالا سر شوگا
*عوی خرسه گنده بیدار شو
بدون توجه به حرفم برگشت و پشتشو به من کرد
*که پشتت رو به من میکنی ها؟ 🤨😜
پارچ آب رو خالی کردم رو سرش اونم یهو از خواب پرید
شوگا:خرهههه این چه کاریههههه
*بیدار شو خب😂😂
شوگا:وایسا همونجا کاریت ندارم
*زرشک 😂
شوگا: سرتو میکنم تو سینک ظرف شویی وایسا
افتادم دنبالش فرار کرد رفت پذیرایی اون طرف مبل وایساد
شوگا:بیاباهات کاری ندارم کروکدیل وحشی
*نمیام اورانگوتان
جونگ کوک:تو اتاقم بودم دیدم سرو صدا میاد رفتم پایین دیدم سونلی وایساده جلوی دَر و داره نگاه میکنه و میخنده
-چخب.... 😧
با چیزی که دیدم خشکم زد شوگا با سرو روی خیس داشت دنبال کی را میکرد ناخودآگاه خندم گرفت😂
-انگار پت و مت دارن دنبال هم میکنن
+واییی خداااا😂
شوگا: اخهههه گاوه بیشعور نمی تونی مثل آدم بیدارم کنی؟
*اخه کدوم اسبو مثل آدم بیدار میکنن؟
شوگا:واهاییی اصلا کی تورو فرستاد که مثل بختک بیوفتی به بجونم؟!!!
*جیمین😁
جیمین هم توی اشپزخونه داشت قهوه میخورد با شنیدن این حرف کی را قهوه پرید تو گلوش
جیمین: پِـق... هیونگ باور نکن الکی میگه خودش اومد اتاقت
*تو گفتی برم بیدارش کنم
جیمین: من گفتم؟
*هیم
سونلی:بچه ها داشتن باهم شوخی میکردنو منم نگاه میکردم دیدن شادیشون و خنده هاشون حالمو خوب میکنه، نگاهم به ساعت افتا باید میرفتم کمپانی میخواستم برم حاضرشم
-میری کمپانی؟
+اره
-میتونی منتظرم بمونی تا منم باهات بیام؟
+عاممم خب بزار فکر کنـــــــــــــم🤔 هرکی دیر تر حاضر بشه باید پول بلیط شهربازی بده😁
اینو گفتم و دویدم سمت اتاقم
-هعیی صبر کن این منصفانه نیست😐😂
جونگ کوک: سونلی جر زنی کرد و رفت تا آماده بشه منم زود رفتم تا شرطو نبازم، همینجوری که داشتم حاضر میشدم داشتم باخودم حرف میزدم
-پسر عجله نکن اون دختره کمه کمش یه نیم ساعتی طول میکشه تا حاضر بشه از الان شرطو بُردی
حاضر شدم و رفتم پایین با چیزی که دیدم پرام ریخت😧
+عروس خانوم بالاخره اومدین؟
-چرا انقد زود حاضر شدی؟
+اینارو بیخیالش، جونگ کوک خان شرطو باختی😜
جونگ کوک: گلومو صاف کردمو خودمو زدم به کوچه علی چپ
-کدوم شرط
+یااااا از الان نزن زیرش قرار شد ببریم شهر بازی
-من همچین شرطی نزاشتم
+جر زنی نکن دیگههههه
حمایتا خیلی کمه دیه حس نوشتن ندرم😕
ننویسم؟؟
*عوی خرسه گنده بیدار شو
بدون توجه به حرفم برگشت و پشتشو به من کرد
*که پشتت رو به من میکنی ها؟ 🤨😜
پارچ آب رو خالی کردم رو سرش اونم یهو از خواب پرید
شوگا:خرهههه این چه کاریههههه
*بیدار شو خب😂😂
شوگا:وایسا همونجا کاریت ندارم
*زرشک 😂
شوگا: سرتو میکنم تو سینک ظرف شویی وایسا
افتادم دنبالش فرار کرد رفت پذیرایی اون طرف مبل وایساد
شوگا:بیاباهات کاری ندارم کروکدیل وحشی
*نمیام اورانگوتان
جونگ کوک:تو اتاقم بودم دیدم سرو صدا میاد رفتم پایین دیدم سونلی وایساده جلوی دَر و داره نگاه میکنه و میخنده
-چخب.... 😧
با چیزی که دیدم خشکم زد شوگا با سرو روی خیس داشت دنبال کی را میکرد ناخودآگاه خندم گرفت😂
-انگار پت و مت دارن دنبال هم میکنن
+واییی خداااا😂
شوگا: اخهههه گاوه بیشعور نمی تونی مثل آدم بیدارم کنی؟
*اخه کدوم اسبو مثل آدم بیدار میکنن؟
شوگا:واهاییی اصلا کی تورو فرستاد که مثل بختک بیوفتی به بجونم؟!!!
*جیمین😁
جیمین هم توی اشپزخونه داشت قهوه میخورد با شنیدن این حرف کی را قهوه پرید تو گلوش
جیمین: پِـق... هیونگ باور نکن الکی میگه خودش اومد اتاقت
*تو گفتی برم بیدارش کنم
جیمین: من گفتم؟
*هیم
سونلی:بچه ها داشتن باهم شوخی میکردنو منم نگاه میکردم دیدن شادیشون و خنده هاشون حالمو خوب میکنه، نگاهم به ساعت افتا باید میرفتم کمپانی میخواستم برم حاضرشم
-میری کمپانی؟
+اره
-میتونی منتظرم بمونی تا منم باهات بیام؟
+عاممم خب بزار فکر کنـــــــــــــم🤔 هرکی دیر تر حاضر بشه باید پول بلیط شهربازی بده😁
اینو گفتم و دویدم سمت اتاقم
-هعیی صبر کن این منصفانه نیست😐😂
جونگ کوک: سونلی جر زنی کرد و رفت تا آماده بشه منم زود رفتم تا شرطو نبازم، همینجوری که داشتم حاضر میشدم داشتم باخودم حرف میزدم
-پسر عجله نکن اون دختره کمه کمش یه نیم ساعتی طول میکشه تا حاضر بشه از الان شرطو بُردی
حاضر شدم و رفتم پایین با چیزی که دیدم پرام ریخت😧
+عروس خانوم بالاخره اومدین؟
-چرا انقد زود حاضر شدی؟
+اینارو بیخیالش، جونگ کوک خان شرطو باختی😜
جونگ کوک: گلومو صاف کردمو خودمو زدم به کوچه علی چپ
-کدوم شرط
+یااااا از الان نزن زیرش قرار شد ببریم شهر بازی
-من همچین شرطی نزاشتم
+جر زنی نکن دیگههههه
حمایتا خیلی کمه دیه حس نوشتن ندرم😕
ننویسم؟؟
۷.۶k
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.