" درد "
" درد "
پارت۱۰
با دیدن ا/ت غرقه خون توی وان خشکش زد
جیمین:ا/ت...(با داد)
جلوی وان زانو زد و سر ا/ت رو بین دستاش گرفت
جیمین:چیکار کردی ا/ت!!
نگاهشو به دستای ظریف ا/ت داد که هنوز پارگی مچش خونریزی داشت
اون با تیکه های شکسته ی اینه خودکشی کرده بود
جیمین:ا/ت صدامو میشنوی؟؟
سولان:چش شده...
تکونی بهش دادم
اما بیهوش بود
...
پارت۱۰
با دیدن ا/ت غرقه خون توی وان خشکش زد
جیمین:ا/ت...(با داد)
جلوی وان زانو زد و سر ا/ت رو بین دستاش گرفت
جیمین:چیکار کردی ا/ت!!
نگاهشو به دستای ظریف ا/ت داد که هنوز پارگی مچش خونریزی داشت
اون با تیکه های شکسته ی اینه خودکشی کرده بود
جیمین:ا/ت صدامو میشنوی؟؟
سولان:چش شده...
تکونی بهش دادم
اما بیهوش بود
...
۹.۱k
۱۱ تیر ۱۴۰۲