تنهایی 9
ات; بسه دیگه چندشا اههههههههه اهههههه حالم بهم خورد عوق 🤮🤢کوک ; نه که خودت با دوست پسرت اینشکلی نبودی بعد به ما داری میگی سینگل بد بدخت .. لیا ;حالا دعوا نکنید ات با جین و جیسو برو غذارو اماده کن تا ما بیام .. ات; اخه من مگه نوکرتونم ..سویون; بیا برو حرف نزن بچه .. لونا ; من میزو اماده میکنم[ عکسشو گذاشتم ]. ات ; اوف خسته شدم . جیسو ; حالا خوبه بیشترشو جین درست کرد.. ات; من دیروز فقد داشتم کارای اینارو انجام میدادم برا شرکت خدا من چه گناهی کردم اخه .. لیا ; گناهت اینه که با اینا همکار شدی .. کوک; بسه دیگه.. نامی; تا یادم نرفته فردا ماعمله داریم با گانگجه باید بریم بندر.. نکته ; گانگجه دشمن خونی ات و دوست داره هرکی برا ات مهمه رو بکشه... ات; نام جون چرا با اون قرارداد بستی .داد. کوک; ات بس کن .. ته ; قضیه چیه .. ات; قضیه اینه که همه میدونن من با گانگجه دشمنی دارم این اقا رفته باون قرار داد بسته کسی که بهترین دوست منو کشت اون بود که سولی رو کشت حالا برو باهاش قرار داد ببند . داد و گریه ... فلش بک............................................................................ ویو ات .. امروز تولد سولیه میخوام سوپرایزش کنم .. ات; سولی من اومدم .. ات;سولی ..گانگجه ;او دوست هم اومد ..سولی;ات فرار کن .بیجون. ات; ولش کن بزار بره . گانگجه یه تیر میزنه توسر سولی و میره اتم کلی گریه میکنه ودوست دخترای اعضا همه با سولی و ایو صمیمی بودن پایان فلش بک .سویون ; تو که گفتی سولی خود کشی کرده .بغض. ات; دوروغ گفتم چون نمیخواستم حالتون بد بشه میفهمی .داد.وگریه .. لیا ;چرا دوروغ گفتی اخه چرا گریه شدید . ات ;چون بعدش گانگجه خیلی شکنجه داد شماها حتی یادتو ن نبود من نیستم 4 ماه منو شکنجه داد شما ها کجا بودین . اربده .شوگا;بسه ات برات بده . سویون ;باز داری چیو قایم میکنی ات .. شوگا ;ات نا راحتی قلبی داره وهمینطور افسردگی .. سویون ولیا باهم ; چرا بهمون نگفتی .ات; میگفتم که چی میشد دوباره ولم کنید برید. داد. حالم بد بود شماها میگفتین داره ادا در میاره چرا باید بهتون میگفتم اربده و ات بیهوش میشه.. پرش به 3 روز بعد . ویو ات . چشمامامو که باز کردم یه مردو دیدم.................................................................................
۳.۳k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.