زندان عشق...p22
زندان عشق...p22
ویو ا.ت:
اهههه به فکر حرفای ته نباش...به فکر حرفای آقای جئون باش...اون حدودا یک سال دیگه آزاد میشه!!!من تصمیممو گرفته بودم...ولی الان نمیرم ملاقاتیش!!اخرای سال که نزدیک آزاد شدنش هست میرم...
ویو کوک:
اهههه...چرا نمیاد ملاقاتیم!!!از اون روز تا الان به فکرشم....میخوام فقط ی باره دیگه ببینمش!!!ا..اگه ن..نیاد چی؟؟؟نه نه اون میاد!!!پس تا ابد منتظرش میمونم...چه تو زندان باشم...چه آزاد بشم!
ته: ا.ت میتونم بیام داخل؟
ا.ت: نه
ته رفت داخل
ا.ت: مگه نگفتم نه؟
ته محکم ا.ت رو بغل کرد
ا.ت: باشع برو
ته: آبجی جونم...ببخشید!غلط کردممم لطفا..لطفا منو ببخش!!من شوخی کردم!!لطفا
ا.ت: باشه ته بخشیدمت
ته: یعنی دیگه باهام سرد نیستی؟(ذوق)
ا.ت: نه...حالا برو(خنده فیک)
ته: دروغ میگی(بغض)؟
ا.ت: نه ته...من بخشیدمت...آدم بعضی موقع ها اشتباه میکنه!!!
ته: قول؟
ا.ت: قول میدم دوست پسر عزیزم(ته رو بغل کرد)
ته: خنده
ا.ت: خنده
جیا: از کلش فیلم گرفتم(خنده بلند)
ته و ا.ت: جیاااااا
پارت بعد رو هم الان میزاروممممم😁🫠
ویو ا.ت:
اهههه به فکر حرفای ته نباش...به فکر حرفای آقای جئون باش...اون حدودا یک سال دیگه آزاد میشه!!!من تصمیممو گرفته بودم...ولی الان نمیرم ملاقاتیش!!اخرای سال که نزدیک آزاد شدنش هست میرم...
ویو کوک:
اهههه...چرا نمیاد ملاقاتیم!!!از اون روز تا الان به فکرشم....میخوام فقط ی باره دیگه ببینمش!!!ا..اگه ن..نیاد چی؟؟؟نه نه اون میاد!!!پس تا ابد منتظرش میمونم...چه تو زندان باشم...چه آزاد بشم!
ته: ا.ت میتونم بیام داخل؟
ا.ت: نه
ته رفت داخل
ا.ت: مگه نگفتم نه؟
ته محکم ا.ت رو بغل کرد
ا.ت: باشع برو
ته: آبجی جونم...ببخشید!غلط کردممم لطفا..لطفا منو ببخش!!من شوخی کردم!!لطفا
ا.ت: باشه ته بخشیدمت
ته: یعنی دیگه باهام سرد نیستی؟(ذوق)
ا.ت: نه...حالا برو(خنده فیک)
ته: دروغ میگی(بغض)؟
ا.ت: نه ته...من بخشیدمت...آدم بعضی موقع ها اشتباه میکنه!!!
ته: قول؟
ا.ت: قول میدم دوست پسر عزیزم(ته رو بغل کرد)
ته: خنده
ا.ت: خنده
جیا: از کلش فیلم گرفتم(خنده بلند)
ته و ا.ت: جیاااااا
پارت بعد رو هم الان میزاروممممم😁🫠
۱.۵k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.