I hate you
part ②
سونا: عزیزم اروم باش من میرم بمیرم فعلا
سونا رفت بیرون که اونی که به هیونا میگفت بلوندکم اومد یغمو گرفت
هیون: فکر کردی ول کنت میشک به همین خیال باش خب عزیزان میفرسم بیان پیشتون
منو با اون یکی پسره بلند کردن و بردن پشت اکادمی
یونگبوک: مـ..ن چـ... یکار کـ... ردم که خـ.....ودم نمیدونم " ترس"
سوجون: فکر کنم الزایمر داری بارو یادت نمیاد
به دست اون یکیشون نگا کردم درحال داغ کردن اون سیم که روش اسم خودش نوشته بود بود ( سیمایی هست تو فیلما اسمشون روشه بعد که داغش میکنن میزنن رو بدن یه انسان یا یه حیوون)
یونگبوک: مـ... من
با کشیده شدن یلم به پایین و قرار گرفتن اون سیم رو ترقوم خواست دادی از شدت سوختن به سر بدم مه جلوی دهنمو گرفتن میسوخت من اصلا همچون دردیو احساس نکرده بودم تا الان
هیون: افرین زجه بزن حرس منو در میاری هرچیم دستو پا بزنی نمیتونی فرار کنی کوچولو
بعد اون یکیشون با چاقو خطای سطحی ای رو گردم درست کرد میدونستم قرار نیست جاسون بمونه ولی اون سوختگی
بعد از گردنم شروع به کشیدن خطای سطحی ای روی دست و پاهام شدن
اسمشونو نمیدونستم و اگرم میدونستم نفعی بهم نمیکرد که با شنیدن صدای چند نفر که داشتن حرف میزدن سریع وسیله هاشونو برداشتن و فرار کردن لبامو رو هم فشار دادم که صدام بیرون نره که مدیر با سونا رو دیدم که سریا اومدن سمتم
مدیر: کـ.... کی این کارو کرده باهات لی
یونگبوک: نمیدونم اسمشون چی بود " گریه"
سونا: اشکال نداره میبینیشون وقتی دیدیشون عکس بگیر ازشون برام
هیچی نفهمیدم فقط یه کوه سیاه با زد های قرمز دیدم و در اخر وقتی چشمامو باز کردم تو بیمارستان بودم
سونا: زهر مارو نبهمیدیم کی بود از بچه های کلاسشون بپرسید بعد ار رفتن من کی اومده بردتش
سوخته گی رو پنهام کردم تا کسی متوجه اش نشه اروم و خواستم بشینم رو تخت که اون دوتا رو دیدم رومو اون طرف کردم
جاعه: کی این کارو کرده " عصبی روبه سونا"
سونا: اسمشونو نمیدونه منم چون نبودم نمیدونستم کین
هارا: نگا نگا چطور دستاشو نابود کردن اوففف گردنشش اخی الهی بگردم
دکتر: ایشون رو میتونید مرخص کنید بانو و جناب
هارا: جاعه بریم شو انجام بدیم
خونه
یونگبوک: ببخشید ببخشید ولی من نمیدونستم کین " گریه"
جاعه: اسمشونو باید میپرسیدی" عربده"
سونا: بابا فکر میکنی اونایی که این کارو کردن بهش اسمشونو میگفتن
میدونستم اون دوتا کین ولی اونی که به هیونا میگفت بلوندکم من رو اون کراش زدم نمیتونم بگم که روی ترقوم اسمشو سوزونده
هارا: بسته جاعه تون از هیچی خبر نداری بس کن میدونی که میترسه پس اذیاش نکن " مرد"
دیدم مامان رو زمین افتادم رفتم دستمو گذاشتم رو قلبش نمیزد نبضشم نمیزد
یونگبوک: مـ. مرده
سونا: اهوم باید میمرد یه بیماری داشت
جاعه:
سونا: عزیزم اروم باش من میرم بمیرم فعلا
سونا رفت بیرون که اونی که به هیونا میگفت بلوندکم اومد یغمو گرفت
هیون: فکر کردی ول کنت میشک به همین خیال باش خب عزیزان میفرسم بیان پیشتون
منو با اون یکی پسره بلند کردن و بردن پشت اکادمی
یونگبوک: مـ..ن چـ... یکار کـ... ردم که خـ.....ودم نمیدونم " ترس"
سوجون: فکر کنم الزایمر داری بارو یادت نمیاد
به دست اون یکیشون نگا کردم درحال داغ کردن اون سیم که روش اسم خودش نوشته بود بود ( سیمایی هست تو فیلما اسمشون روشه بعد که داغش میکنن میزنن رو بدن یه انسان یا یه حیوون)
یونگبوک: مـ... من
با کشیده شدن یلم به پایین و قرار گرفتن اون سیم رو ترقوم خواست دادی از شدت سوختن به سر بدم مه جلوی دهنمو گرفتن میسوخت من اصلا همچون دردیو احساس نکرده بودم تا الان
هیون: افرین زجه بزن حرس منو در میاری هرچیم دستو پا بزنی نمیتونی فرار کنی کوچولو
بعد اون یکیشون با چاقو خطای سطحی ای رو گردم درست کرد میدونستم قرار نیست جاسون بمونه ولی اون سوختگی
بعد از گردنم شروع به کشیدن خطای سطحی ای روی دست و پاهام شدن
اسمشونو نمیدونستم و اگرم میدونستم نفعی بهم نمیکرد که با شنیدن صدای چند نفر که داشتن حرف میزدن سریع وسیله هاشونو برداشتن و فرار کردن لبامو رو هم فشار دادم که صدام بیرون نره که مدیر با سونا رو دیدم که سریا اومدن سمتم
مدیر: کـ.... کی این کارو کرده باهات لی
یونگبوک: نمیدونم اسمشون چی بود " گریه"
سونا: اشکال نداره میبینیشون وقتی دیدیشون عکس بگیر ازشون برام
هیچی نفهمیدم فقط یه کوه سیاه با زد های قرمز دیدم و در اخر وقتی چشمامو باز کردم تو بیمارستان بودم
سونا: زهر مارو نبهمیدیم کی بود از بچه های کلاسشون بپرسید بعد ار رفتن من کی اومده بردتش
سوخته گی رو پنهام کردم تا کسی متوجه اش نشه اروم و خواستم بشینم رو تخت که اون دوتا رو دیدم رومو اون طرف کردم
جاعه: کی این کارو کرده " عصبی روبه سونا"
سونا: اسمشونو نمیدونه منم چون نبودم نمیدونستم کین
هارا: نگا نگا چطور دستاشو نابود کردن اوففف گردنشش اخی الهی بگردم
دکتر: ایشون رو میتونید مرخص کنید بانو و جناب
هارا: جاعه بریم شو انجام بدیم
خونه
یونگبوک: ببخشید ببخشید ولی من نمیدونستم کین " گریه"
جاعه: اسمشونو باید میپرسیدی" عربده"
سونا: بابا فکر میکنی اونایی که این کارو کردن بهش اسمشونو میگفتن
میدونستم اون دوتا کین ولی اونی که به هیونا میگفت بلوندکم من رو اون کراش زدم نمیتونم بگم که روی ترقوم اسمشو سوزونده
هارا: بسته جاعه تون از هیچی خبر نداری بس کن میدونی که میترسه پس اذیاش نکن " مرد"
دیدم مامان رو زمین افتادم رفتم دستمو گذاشتم رو قلبش نمیزد نبضشم نمیزد
یونگبوک: مـ. مرده
سونا: اهوم باید میمرد یه بیماری داشت
جاعه:
۳.۳k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.