پارت هفتم عشق دوستی
پارت هفتم عشق دوستی
بغلم کرد بردتم تو حموم چون از قبل بهش گفته بودم هنوز آمادگی اون کار رو ندارم شورت خیسم رو پایین کشید به صورت وحشیانه ای سینه هامو میمکید
که ازشون خون اومد گفتم وای خون اونم دیگه رفت رو عضوم داش با عضوم فقط بازی میکرد و ماساژ میداد و از این رو لبامو وحشیانه مکید
بعد دوش گفتم که ترسم از اون کار ریخت شب برگشتیم و لباسامون و عوض کردیم و رو تخت دراز کشیدم و باهم فیلم دیدم فیلم به جا های باریک کشیده شد و هر دومون تحریک شدیم ولی من خودمو نگه داشته بودم که پتو رو از روم برداشت رو لبامو مکید این بار بد تر از صبح بود کنار لبام از شدت درد داشت خط میوفتاد خیلی درد داشتم
سوهو / بیبی وقتی با اه میگی ددی حالم بهت میشه
من / ااااا ههههه ددددییییو
خیل درد دارم
سوهو / من که ارضا نشدم
تحمل کن
من / باشه ولی آروم خب
سوهو اوکی
تیشرتمو د آورد و لباس زیرامم همین تور ترس دیدن عضوشو داشتم ولی بعد دیدنش ترسم ریخت عضوش با یه مشت فرو کرد از درد داشتم ناله میکردم
جوری لبامو مکید که باد کردن سینه هام که هیچ انگار دردش هزار برابر شد از درد داشتم بیهوش میشدم سرمو گذاشتم رو شونه لختش و یهو دردم بیشتر شد با دادگفتم
من / ااااخخخخ چیشد
سوهو / نگران نباش برای سریع ارضا شدن بیشتر فرو کردم
من / ترو جون هر گی که می پرستی آروم
سوهو / میخام کاری کنم که تا ۱۰۰ روز نتونی راه بری
من / نه ددی نه
اونقدر سخت گیری کرد که یهو دیدیم عضو من و اون خونی شد فهمیدیم رحمم خونریزی کرده با گاز استریل تمیزش کردیم و بعد دباره شروع کردیم از ساعت ۲۱ تا ۳ شب ادامه داشت ۳ شب نگو همون طور که عضوش مونده تو بدنم خوابمون برده یهو بلد شدم دیدم صبح شده ساعت ۵ و نیم بود بیدارش کردم و خواستم ازش جداشم دردم اومد کمک کردیم و عضوشو از رحمم خوارج کردیم (راستی اینو نگفتم قبل از اومدن به اینجا ازدواج کردن این دوتا)
و لباس پوشیدیم و خوابیدیم بعد چند ساعت ساعت ۹ صبح بیدار شدم دیدم بغل سوه خابیدم زیر دلم بد جور درد میکرد خاستم پاشم نمی تونستم راه برم سوهو / صبح بخیر چیده واسه کارای شب دلت درد میکنه خواب آلود
من اره حتی نمی تونم راه برم
سوهو دلمو ماساژ داد حتی پاهایم ماساژ داد تونستم راه برم
______________________________________________________________________
چون کوتاه میزارم تاچند دیقه دیگه پارت بعدی
لایک ❤❤❤❤
بغلم کرد بردتم تو حموم چون از قبل بهش گفته بودم هنوز آمادگی اون کار رو ندارم شورت خیسم رو پایین کشید به صورت وحشیانه ای سینه هامو میمکید
که ازشون خون اومد گفتم وای خون اونم دیگه رفت رو عضوم داش با عضوم فقط بازی میکرد و ماساژ میداد و از این رو لبامو وحشیانه مکید
بعد دوش گفتم که ترسم از اون کار ریخت شب برگشتیم و لباسامون و عوض کردیم و رو تخت دراز کشیدم و باهم فیلم دیدم فیلم به جا های باریک کشیده شد و هر دومون تحریک شدیم ولی من خودمو نگه داشته بودم که پتو رو از روم برداشت رو لبامو مکید این بار بد تر از صبح بود کنار لبام از شدت درد داشت خط میوفتاد خیلی درد داشتم
سوهو / بیبی وقتی با اه میگی ددی حالم بهت میشه
من / ااااا ههههه ددددییییو
خیل درد دارم
سوهو / من که ارضا نشدم
تحمل کن
من / باشه ولی آروم خب
سوهو اوکی
تیشرتمو د آورد و لباس زیرامم همین تور ترس دیدن عضوشو داشتم ولی بعد دیدنش ترسم ریخت عضوش با یه مشت فرو کرد از درد داشتم ناله میکردم
جوری لبامو مکید که باد کردن سینه هام که هیچ انگار دردش هزار برابر شد از درد داشتم بیهوش میشدم سرمو گذاشتم رو شونه لختش و یهو دردم بیشتر شد با دادگفتم
من / ااااخخخخ چیشد
سوهو / نگران نباش برای سریع ارضا شدن بیشتر فرو کردم
من / ترو جون هر گی که می پرستی آروم
سوهو / میخام کاری کنم که تا ۱۰۰ روز نتونی راه بری
من / نه ددی نه
اونقدر سخت گیری کرد که یهو دیدیم عضو من و اون خونی شد فهمیدیم رحمم خونریزی کرده با گاز استریل تمیزش کردیم و بعد دباره شروع کردیم از ساعت ۲۱ تا ۳ شب ادامه داشت ۳ شب نگو همون طور که عضوش مونده تو بدنم خوابمون برده یهو بلد شدم دیدم صبح شده ساعت ۵ و نیم بود بیدارش کردم و خواستم ازش جداشم دردم اومد کمک کردیم و عضوشو از رحمم خوارج کردیم (راستی اینو نگفتم قبل از اومدن به اینجا ازدواج کردن این دوتا)
و لباس پوشیدیم و خوابیدیم بعد چند ساعت ساعت ۹ صبح بیدار شدم دیدم بغل سوه خابیدم زیر دلم بد جور درد میکرد خاستم پاشم نمی تونستم راه برم سوهو / صبح بخیر چیده واسه کارای شب دلت درد میکنه خواب آلود
من اره حتی نمی تونم راه برم
سوهو دلمو ماساژ داد حتی پاهایم ماساژ داد تونستم راه برم
______________________________________________________________________
چون کوتاه میزارم تاچند دیقه دیگه پارت بعدی
لایک ❤❤❤❤
۳.۹k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.