بوکسر دوست داشتنی:)
بوکسر دوست داشتنی:)
p23
کوک: خب..
ا.ت: گشنمه کوکی..
کوک:کوکی..(زیرلب)میخواستم پیشنهاد غذا خوردن رو بدم ولی جنابعالی زودتر از من گفتی..(خنده)
ا.ت: خب خوبه..زود حرکت کن برو///خیلی گشنمه..
کوک: مگه بادیگاردتم بهم دستور میدی؟..هه...فسقلی پرو(تک خنده حرصی)
ا.ت: مگه دوست پسرم نبودی..؟
کوک: ...
کوک: میخوای امشب پارتنرت باشم لیدی؟(نزدیک ا.ت شد و زل زد بهش)
ا.ت: فقط یه شوخی ساده بود ولی تو داری زیاده روی میکنی..
کوک: نترس..امشب فقط مثل دوتا پارتنر شام میخوریم..به جاهای باریک نمیرس.....
ا.ت: (اروم زد به شونه ی کوک)مربی خیلی منحرفی،حرکت کن گشنمه..
کوک: خودت این بازی رو شروع کردی(خنده)
ا.ت: خب الان تمومش کردم برو سمت رستوران و سوالی که ازم داشتی رو بپرس..
کوک: اوم..حتما لیدی
"ویو رستوران"
ا.ت: خب میشنوم..
کوک: میخواستم بدونم......
ا.ت: هوم؟
کوک: میشه برای مهمونی ای که چند روز دیگه دعوتم..به عنوان،،پارتنر.. همراهم باشی؟
ا.ت: (تعجب)
ا.ت: پ...پارتنر؟؟
کوک: اوهوم..
ا.ت: خب....من آماده نیستم،،من باید تمرین کنم که چطور باهات رفتار کنم..حتی لباس مناسبی هم ندارم..در ضمن چه جور مهمونی ای هست..؟حتی...
کوک: هیششش...تو فقط بگو همراهم میای یا،نه!؟
ا.ت: خب....ا..آره میام
کوک: خب خوبه...تموم اینها رو باهم تمرین میکنیم..حتی لباس مناسب هم برات میخرم
ا.ت: و اونوقت..چطور تمرین میکنیم؟
کوک: خب..فقط کافیه از الان..تا روز مراسم...
ا.ت: خب؟
کوک: به عنوان پارتنر باهم رفتار کنیم(لبخند)
ا.ت: ...
p23
کوک: خب..
ا.ت: گشنمه کوکی..
کوک:کوکی..(زیرلب)میخواستم پیشنهاد غذا خوردن رو بدم ولی جنابعالی زودتر از من گفتی..(خنده)
ا.ت: خب خوبه..زود حرکت کن برو///خیلی گشنمه..
کوک: مگه بادیگاردتم بهم دستور میدی؟..هه...فسقلی پرو(تک خنده حرصی)
ا.ت: مگه دوست پسرم نبودی..؟
کوک: ...
کوک: میخوای امشب پارتنرت باشم لیدی؟(نزدیک ا.ت شد و زل زد بهش)
ا.ت: فقط یه شوخی ساده بود ولی تو داری زیاده روی میکنی..
کوک: نترس..امشب فقط مثل دوتا پارتنر شام میخوریم..به جاهای باریک نمیرس.....
ا.ت: (اروم زد به شونه ی کوک)مربی خیلی منحرفی،حرکت کن گشنمه..
کوک: خودت این بازی رو شروع کردی(خنده)
ا.ت: خب الان تمومش کردم برو سمت رستوران و سوالی که ازم داشتی رو بپرس..
کوک: اوم..حتما لیدی
"ویو رستوران"
ا.ت: خب میشنوم..
کوک: میخواستم بدونم......
ا.ت: هوم؟
کوک: میشه برای مهمونی ای که چند روز دیگه دعوتم..به عنوان،،پارتنر.. همراهم باشی؟
ا.ت: (تعجب)
ا.ت: پ...پارتنر؟؟
کوک: اوهوم..
ا.ت: خب....من آماده نیستم،،من باید تمرین کنم که چطور باهات رفتار کنم..حتی لباس مناسبی هم ندارم..در ضمن چه جور مهمونی ای هست..؟حتی...
کوک: هیششش...تو فقط بگو همراهم میای یا،نه!؟
ا.ت: خب....ا..آره میام
کوک: خب خوبه...تموم اینها رو باهم تمرین میکنیم..حتی لباس مناسب هم برات میخرم
ا.ت: و اونوقت..چطور تمرین میکنیم؟
کوک: خب..فقط کافیه از الان..تا روز مراسم...
ا.ت: خب؟
کوک: به عنوان پارتنر باهم رفتار کنیم(لبخند)
ا.ت: ...
۷۳۸
۲۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.