اینم به خاطر اینکه زیادی به فالورام اهمیت میدم 🙃🙃
اینم بهخاطر اینکه زیادی به فالورام اهمیت میدم 🙃🙃
پارت ۱
جونگ کوک . خوب حیونگ باختی قمارو رو .فهمیدی دیگه
حیونگ . بله آقا چشم شما نیم ساعت دیگه بیاین خونه ات رو تحویلتون میدم آقا، ( با تعظیم )
جونگ کوک . ۴ تا بادیگارد مواظبتن.مرخصی
حیونگ . چشم . بله آقا خدا نگهدارتان
خونه
حیونگ . ات بیا . ترو فروختیمت ببخشید بابا
ات . چ. چییییییی .چییییی میگییییییی
حیونگ . مجبور بودیم بابا ترو یه رئیس بزرگ مافیا گرفته ..........
ویو ( ات رفت تو اتاق و وسایل هاش رو جمع کرد و از پله ها امد پایین و دید )
ویو ات ( وااااای این پسررررر جذااااااااب کیهههههه )
ات . خدافظ بابا . مامان
تو ماشین
ات . چی صداتون کنم آقا
جونگ کوک . جونگ کوک . کوکی . هر کدوم
ات . ولی من شمارو نمیشناسم خجالت میکشم
جونگ کوک . انقد رسمی نباش . جونگ کوک . یا کوکی همینننن
ات . چشم بابا خیل خوب
ویو جونگ کوک ( چهقد قشنگه و خنگه این دختر خخخخخ )
تو عمارت .
ات . وااااااای چه عمارت بزززززرگی خداااااا
جونگ کوک . خخخخ برو تو خنگ خدا
تو عمارت .
ات . اتاقم کجاستتتت
جونگ کوک . اونه
ات . بایی شب بخیر کوکی
جونگ کوک . شب بخیر خنگم
ویو( جونگ کوک رفت بیرون و کلی مشروب خورد و مست کرد و بعد از ۱ ساعت امد رفت تو عمارت با سرعت رفت تو اتاق ات و ات رو از جلو بقل کرد و گفت )
جونگ کوک . بیبی نخواب بیا بازی کنیم
ات . ها کوکی . چ چییییییه مستیییییی
جونگ کوک . اره خوشگلم
ویو ( خیلی نزدیک ات شد و لباس های ات رو آروم آروم در آورد و گفت )
جونگ کوک . بیبی موقع بازیه
ات . عه چیکار میکنی کوکییییی
تا پارت بعدی . لطفت لایک و کامنت فراموش نشه . پارت ۱ هم گذاشتم چون پنجم خالی نمونه . اگه میخواین لایک و کامنت . ممنون
لطفا لایک کنید و کامنت بزارین وگرنه خبری نیس .
فالو یادتون نره .
میخوام پارت دو هم بزارم اونو بزارم هرکی لایک نکنه یاا کامنت بارون نکنه . نمیزارم بگم ها
پارت ۱
جونگ کوک . خوب حیونگ باختی قمارو رو .فهمیدی دیگه
حیونگ . بله آقا چشم شما نیم ساعت دیگه بیاین خونه ات رو تحویلتون میدم آقا، ( با تعظیم )
جونگ کوک . ۴ تا بادیگارد مواظبتن.مرخصی
حیونگ . چشم . بله آقا خدا نگهدارتان
خونه
حیونگ . ات بیا . ترو فروختیمت ببخشید بابا
ات . چ. چییییییی .چییییی میگییییییی
حیونگ . مجبور بودیم بابا ترو یه رئیس بزرگ مافیا گرفته ..........
ویو ( ات رفت تو اتاق و وسایل هاش رو جمع کرد و از پله ها امد پایین و دید )
ویو ات ( وااااای این پسررررر جذااااااااب کیهههههه )
ات . خدافظ بابا . مامان
تو ماشین
ات . چی صداتون کنم آقا
جونگ کوک . جونگ کوک . کوکی . هر کدوم
ات . ولی من شمارو نمیشناسم خجالت میکشم
جونگ کوک . انقد رسمی نباش . جونگ کوک . یا کوکی همینننن
ات . چشم بابا خیل خوب
ویو جونگ کوک ( چهقد قشنگه و خنگه این دختر خخخخخ )
تو عمارت .
ات . وااااااای چه عمارت بزززززرگی خداااااا
جونگ کوک . خخخخ برو تو خنگ خدا
تو عمارت .
ات . اتاقم کجاستتتت
جونگ کوک . اونه
ات . بایی شب بخیر کوکی
جونگ کوک . شب بخیر خنگم
ویو( جونگ کوک رفت بیرون و کلی مشروب خورد و مست کرد و بعد از ۱ ساعت امد رفت تو عمارت با سرعت رفت تو اتاق ات و ات رو از جلو بقل کرد و گفت )
جونگ کوک . بیبی نخواب بیا بازی کنیم
ات . ها کوکی . چ چییییییه مستیییییی
جونگ کوک . اره خوشگلم
ویو ( خیلی نزدیک ات شد و لباس های ات رو آروم آروم در آورد و گفت )
جونگ کوک . بیبی موقع بازیه
ات . عه چیکار میکنی کوکییییی
تا پارت بعدی . لطفت لایک و کامنت فراموش نشه . پارت ۱ هم گذاشتم چون پنجم خالی نمونه . اگه میخواین لایک و کامنت . ممنون
لطفا لایک کنید و کامنت بزارین وگرنه خبری نیس .
فالو یادتون نره .
میخوام پارت دو هم بزارم اونو بزارم هرکی لایک نکنه یاا کامنت بارون نکنه . نمیزارم بگم ها
۷.۷k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.